در برابر امیر کیکاوس
خوب و رنگین نشسته چون طاوس
مایه عشرتست و کان طرب
نکند جز نشاط و عیش طلب
پیل زوری که چون کند کشتی
پیل را زور او دهد پشتی
شیر زخمی که چون برانگیزد
شیر بیشه ازو بپرهیزد
با چنین قوت و چنین مردی
هست با همت و جوانمردی
نیست خالی ز جنس جنس علوم
خبری دارد او ز شعر و نجوم
نیست عیبش چو آنکه بی سیم است
همه امیدش از پدر بیم است
چون شود تنگدست و درماند
روی صلح از پدر بگرداند
یله گردد شهر و گیرد راه
سوی دهقان کشد سپه ناگاه
گوید از عجز بر ضیاع پدر
اندر آید به گرد آن یک سر
منزل او به نو نهاله کند
تا مگر نان از آن نواله کند
آنگه آید به دیه کل هری
شاید ار نام خوک او نبری
گر همه یک دو من کرنج دهند
وآنقدر نیز هم برنج دهند
از پس آنکه مرد بگراید
کر و فری عظیم بنماید
این همه پر دلی به کار آرد
تیغ بر خاک خشک بگذارد
آرد گیلانش از براش بود
در همه یک دو مشت ماش بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.