در نشیب آمدی مجوی فراز
وقت ناز تو نیست تیز متاز
نه ای آگه ز حال و معذوری
خفته غفلتی و بسته آز
پی گسسته چرا دهی ناورد
پر شکسته چرا کنی پرواز
سست شد قوت تو سخت مجه
کند شد باره تو تیز متاز
صحن تو تنگ شد مکش دامن
سقف تو پست گشت سر مفراز
از دو دل باز تقویت مطلب
به یک انداز تیر جنگ مساز
پاره پاره به راستی باز آی
اندک اندک به حال خود پرداز
زار بگری که بر تو می خندند
چرخ مزاح و عالم طناز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر به فردی هشدار داده میشود که در مشکلات زندگی نباید به دنبال فراز و علو برود و از ناز و فریفتگی دوری کند. شاعر اشاره میکند که او از وضعیت کنونی خود آگاه نیست و در غفلت به سر میبرد. او همچنین به ضعفها و ناتوانیهای فرد اشاره کرده و به او یادآوری میکند که نباید در صحنه زندگی دامنگیر و تنگ شود. در نهایت، شاعر او را تشویق میکند که به تدریج به خود بیاید و از حالتی که در آن به سر میبرد، بیدار شود، زیرا دیگران بر او میخندند و باید از این وضعیت خارج شود.
هوش مصنوعی: وقتی در شرایط دشواری قرار داری، از تلاش برای رسیدن به موفقیتهای بزرگ پرهیز کن. اکنون زمان مناسبی برای راحتی و آرامش تو نیست، بنابراین سریعتر و با عجله رفتار نکن.
هوش مصنوعی: ای کسی که از وضعیت و مشکلات دیگران بیخبری، در خواب غفلت به سر میبری و از فرصتها بهرهبرداری نمیکنی.
هوش مصنوعی: چرا فریاد میزنی در حالی که قدمهایت از هم جدا شده؟ چرا پرندهای که بالهایش شکسته است را به پرواز در میآوری؟
هوش مصنوعی: اگر قوت تو تضعیف شود، بار سنگین مشکلاتت نیز کمزور خواهد شد. بنابراین با احتیاط و آرامش پیش برو و شتاب نکن.
هوش مصنوعی: جای تو در این دنیا کوچک شده و تو نباید دامنت را جمع کنی، زیرا ارتفاعت کم نشده است.
هوش مصنوعی: اگر از دو دل و ناپایداری خود دور شوی و به یک روش عمل کنی، نتیجه بهتری خواهی گرفت و در برابر مشکلات جنگ و درگیری به وجود نخواهی آورد.
هوش مصنوعی: به آرامی و به تدریج به حالت قبلیات برگرد و به خودت برس.
هوش مصنوعی: بگری و بگو که همه بر تو میخندند، زیرا دنیا و جامعه به تو طعنه میزنند و دشمنی میکنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زندگانی چه کوته و چه دراز
نه به آخر بمرد باید باز؟
هم به چنبر گذار خواهد بود
این رسن را، اگر چه هست دراز
خواهی اندر عنا و شدت زی
[...]
سرو ساقی وماه رود نواز
پرده بر بسته در ره شهناز
زخمه رودزن نه پست ونه تیز
زلف ساقی نه کوته ونه دراز
مجلس خوب خسروانی وار
[...]
زندگانی چه کوته و چه دراز
نه بآخر بمرد باید باز؟
هم بچنبر گذار خواهد بود
این رسن را اگر چه هست دراز
خواهی اندر عنا و شدّت زی
[...]
ای تو را آروزی نعمت و ناز
آز کرده عنان اسپ نیاز
عمرت از تو گریزد از پس آز
تو همی تاز در نشیب و فراز
بر در بخت بد فرود آید
[...]
چند گویی که نشنوندت راز
چند جویی که می نیابی باز
بد مکن خو که طبع گیرد خو
ناز کم کن که آز گردد ناز
از فراز آمدی سبک به نشیب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.