گنجور

 
مسعود سعد سلمان

نه جای شخودن بماند از دو رخ

نه جای دریدن بماند از قبا

بگریم همی در فراقت چنانک

که داود بر تربت او ریا

که از بس سرشکم بروید همی

به یاقوت انگشتری بر گیا

 
sunny dark_mode