اگر ز جانب ما ذلت و نیاز نباشد
جمال روی ترا هیچ عز و ناز نباشد
ز سوز عاشق بیچاره است ساز جمالت
جمال را اگر آن سوز نیست ساز نباشد
به پیش ناز تو گر ما نیاوریم نیازی
میان عاشق و معشوق امتیاز نباشد
بعشق ما بطرز جمال حسن تو دائم
لباس حسن ترا به از این طراز نباشد
کجا شود بحقیقت عیان جمال حقیقت
اگر مظاهر آیینه مجاز نباشد
مجوی در دل ما غیر دوست زانکه نیابی
از آنکه دردل محمود جز ایاز نباشد
نوازشی نتوان از کس دگر طلبیدن
اگرچنانچه دلارام و دلنواز نباشد
برای این دل بیچاره مغربی تو بگو
چه چاره سازم اگر یار چاره ساز نباشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.