گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شمس مغربی

رخت گرچه چو خورشید فلک مستور می‌باشد

دلم هم در فروغ خویشتن مستور می‌باشد

نقابی نیست رویت را به جز رخت دایم

نقابی گر بود مهر رخت را نور می‌باشد

به ما نزدیک نزدیک است و از ما دور دور آن رخ

که از افراط نزدیکی به غایت دور می‌باشد

جهان خورشید او بگرفت و شد زو بی‌نصیب آن کس

که چون خفّاش از خورشید دیدن کور می‌باشد

به هجر خویشتن باید طلب کردن وصال او

که مردم وصل او دایم ز خود مهجور می‌باشد

قصور و حور و ولدان را نمی‌دانم ولی دانم

من آن کس را که ولدان و قصور و حور می‌باشد

که تا جامع و فاضل ز ایزد کرده‌ام حاصل

که رطب و یابس عالم در او مسطور می‌باشد

ز جام نرگس مست و لب میگون آن ساقی

روان مغربی گه مست و گه مخمور می‌باشد

 
 
 

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه

صائب تبریزی

حضور قلب کی در سینه پرشور می باشد؟

کجا آسودگی در خانه زنبور می باشد؟

زکشتن زنده جاوید می گردند اهل حق

که از دار سیاست رایت منصور می باشد

نیاید در حیات آن کس که بیرون از تن خاکی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
بیدل دهلوی

نگه در شبههٔ تحقیق من معذور می‌باشد

سراب آیینه‌ام آیینهٔ من دور می‌باشد

من‌ و ساز دکان خودفروشی‌ها، چه‌حرف‌است این

جنون این فضولی در سرمنصور می‌باشد

عذابی نیست ‌گر از خانه‌پردازی برون آیی

[...]