مرا بفقر و فنا افتخار میباشد
زنام ملک و غنی ننگ و عار میباشد
مدام باده توحید میخورم زانرو
که این شراب مرا خوش گوار میباشد
مزاج هر کسی این باده بر نمیتابد
ولی مزاج مرا سازگار میباشد
میان آنکه تواش در کنار میطلبی
علی الدوام مرا در کنار میباشد
دلی کهدهست دلارا مرا در آوارم
ن ندانم از چه سبب بیقرار میباشد
بگرد مرکز توحید میکند جولان
دلم که همچو فلک در مدار میباشد
صفای چهره او را کجا تواند دید
دلی که دیده او بی غبار میباشد
دلست آینه آن چهره را دلی صافی
چگونه چهره نماید که تار میباشد
بیا که چشم دل مغربی بیار نگر
از آنکه چشم دلش چشم یار میباشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نشاط زنده دلان پایدار می باشد
درین پیاله می بی خمار می باشد
در آفتاب جهانتاب محوگردیدن
نصیب شبنم شب زنده دار می باشد
دل گرفته ز زخم زبان نیندیشد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.