نشاط زنده دلان پایدار می باشد
درین پیاله می بی خمار می باشد
در آفتاب جهانتاب محوگردیدن
نصیب شبنم شب زنده دار می باشد
دل گرفته ز زخم زبان نیندیشد
گشادآبله درخارزار می باشد
ز درد وداغ ندارندعاشقان سیری
زمین سوخته عاشق شرار می باشد
حذر زآه جگرسوز بینوایان کن
که تیغ خشک لبان آبدار می باشد
ز بخت تیره دل سخت نرم می گردد
که شمع در دل شب اشکبار می باشد
نتیجه دل سخت است تنگ خلقیها
پلنگ خشم درین کوهسار می باشد
ز مکر نفس بیندیش در کهنسالی
که زهردربن دندان مار می باشد
چو عیسی آن که کند نفس را عنانداری
به دوش چرخ سبکرو سوار می باشد
چگونه سرو نباشد خجل ز دعوی خویش
که برگ بر دل آزاده بار می باشد
ز پرده حسن همان فیض خویش می بخشد
نقاب چهره عنبر بهار می باشد
بساز با دل پرخون درین جهان صائب
که نافه را نفس مشکبار می باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا بفقر و فنا افتخار میباشد
زنام ملک و غنی ننگ و عار میباشد
مدام باده توحید میخورم زانرو
که این شراب مرا خوش گوار میباشد
مزاج هر کسی این باده بر نمیتابد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.