این کرد پریچهره ندانم که چه کرد است
کز جمله خوبان جهان کوی ببرده است
موسی کلیم است که دارد ید بیضا
عیسی است کزو زنده شود هر که نمرده است
چون چرخ برقص است و چو خورشید فروزان
کز پرتو رویش شود آنکس که فسرده است
او را نتوان گفت که از آدم و حواست
کس شکل چنین ز آدم و حوا نشمرده است
یغمای دل خلق جهان میکند این کرد
ماننده ترکان همگی باز دو برده است
با حسن رخش حسن خلایق همه هیچست
با لعل لبش جام مصفا همه درد است
هر دل که براو نقش جهان بود منقّش
نقش رخ او آمده آنرا بستردست
کس نیست که نقش رخ خود را بچنین کرد
در راه هوا جمله بکلّی نسپرده است
ای مغربی از دلبر خود گوی سخن را
کاو نه عرب و نه عجم و رومی و کرد است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ زیبایی و جذابیت خاص یک معشوق است که همگان را مسحور خود کرده است. شاعر با به کار بردن تمثیلهای مذهبی، مانند موسی و عیسی، میخواهد نشان دهد که این معشوق چنان تاثیری بر دلها دارد که حتی مردگان را زنده میکند. او به زیبایی این شخص اشاره کرده و میگوید که هیچکس نمیتواند به اندازهٔ او دل را تسخیر کند. در نهایت، شاعر تأکید میکند که این معشوق نه عرب است و نه عجم و نه کرد، بلکه به یک معنا فرای این تعاریف قرار دارد و وجودش بر همه چیز سایه افکنده است.
هوش مصنوعی: این دختر زیبا چه کاری کرده است که همه زیباییهای جهان را تحتالشعاع قرار داده و از میدان به در کرده است.
هوش مصنوعی: موسی، پیامبری است که با دستش نشانهای روشن و معجزهآسا دارد، و عیسی، پیامبری است که هر کس که مرده باشد به وسیله او زنده میشود.
هوش مصنوعی: وقتی که زمان به حرکت در میآید و مثل خورشید درخشان است، افرادی که ناامید و پژمردهاند از نور و پرتو آن شاداب و سرزنده میشوند.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند بگوید که او از نسل آدم و حواست، زیرا هیچکس با این شکل و شمایل شبیه به آنها نیست.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی دلدادگی و جاذبههای دلنشین سخن میگوید. به نظر میرسد که شاعر از قدرت و جذابیت عشق سخن میگوید، به طوری که دلهای مردم را به خود جذب میکند. این عشق و جذابیت به نوعی شبیه به ویژگیهای خاص و فریبندهای است که در برخی از فرهنگها، مانند فرهنگ ترکها، دیده میشود. به عبارت دیگر، شاعر از تاثیری صحبت میکند که عشق بر زندگی و احساسات انسانها میگذارد.
هوش مصنوعی: زیبایی چهره ی محبوب، تمام زیباییهای دنیا را بی ارزش میکند. زیبایی لبان او همچون جام صاف و زلالی است که همه دردها را در خود دارد.
هوش مصنوعی: هر دلی که در آن تصویر این دنیا وجود دارد، در حقیقت تصویر چهره او را به خود گرفته و آن را از سایر تصاویر پاک کرده است.
هوش مصنوعی: هیچکس نیست که بتواند زیبایی چهرهاش را به این شکل به تصویر بکشد، همه بهکلی در عشق و خواستههای خود غرق شدهاند.
هوش مصنوعی: ای مغربی، از معشوقهات حرف بزن که او نه عرب است، نه عجم، نه رومی و نه کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
می هست و درم هست و بت لاله رخان هست
غم نیست و گر هست نصیب دل اعداست
زو دوسترم هیچ کسی نیست و گرهست
آنم که همی گویم پازند قرانست
هر کو به جز از تو به جهانداری بنشست
بیدادگرست ای ملک و بیخرد و مست
دادار جهان ملک جهان وقف تو کردست
بر وقف خدا هیچکسی را نبود دست
طاهر ثقت الملک سپهر است و جهانست
نه راست نگفتم که نه اینست و نه آنست
نی نی نه سپهر است که خورشید سپهر است
نی نی نه جهانست که اقبال جهانست
آن چرخ محلست که با حلم زمینست
[...]
ایام نشاط است که عید است و بهار است
گیتی همه پربوی گل و رنگ و نگار است
در هر وطنی خرمی از موکب عیدست
در هر چمنی تازگی از باد بهارست
تا باد بهاری به سوی باغ گذر کرد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.