شمارهٔ ۲۶
دلی که آینه روی شاهد ذات است
برون ز عالم نفی و جهان اثبات است
مجو که در ورق کاینات نتوان یافت
علامت و اثر آنچه بی علامات است
کسی نجست و نجوید ز لوح هر دو جهان
نشان و نام کسی که محو بالذات است
کسیکه در دو جهانش نه ذات و نه وهم است
وجود یافتنش نوعی از محالات است
مرا که عادت رسم و رسوم نیست پدید
چه داند آن که ورا رسم و راه و عادات است
مقام آنکه نباشد مقیم هیچ مقام
ورای منزلت و زینت و مقامات است
طریق آنکه ندارد بهیچ رَایی روی
نه سوی کوی خرابات و نی مناجات است
ره کسیکه به سر پای کرده است مدام
نه راه میکده و کعبه و خرابات است
کجا بوجد و بحالات سر فرود آورد
کسیکه حالت او نقد جمله حالات است
کسیکه هیچ ندارد ز نار و نور خبر
ورا نه بیم و نه امید و نار و جنات است
وجود مغربی اندر فضای همت اوست
چو پیش پرتو انوار مهر ذرّات است
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...