اگر سرای لباساتیان خرابات است
مرا میان خراباتیان لباسات است
میان شهر همه عاشقان خراب شدند
مگر نگار من امروز در خرابات است
مجوی زهد و خرابی کن و خراباتی
که عمر را ز خرابی همه عمارات است
بیار ساغر فرعونی و به دستم ده
که روز وعدهٔ موسی و گاه میقات است
نیفکنم سپر از باده خوردن از پی آنک
مرا میانهٔ میدان عشق دارات است
هر آن مکانکه بود اهل عشق را مأوی
نه جای نکتهٔ طومار و جای طامات است
میان عاشق و معشوق هست آن معنی
که قاصر آید از آن هرکجا عبارات است
من آنکَسَمکه همی سجده پیش عشق برم
بدان سجود وجود مرا کرامات است
هر آن سرود که در عشق عاشقانه بخاست
مرا جون سَبع مثانیّ و چون تَحَیّات است
مرا ز عشق مراعات نیست یک ساعت
که عشق را زدل و جان من مراعات است
به روزگار جوانی اسیر عشق شدم
من این محل زکه جویمکه از محالات است
روم مدام به درگاه آن خداوندی
که سَیّد مَلِکان است و شاه سادات است
جمال عالم فخرالمعالی آن ملکی
که از کمال و سعادات ذوالسّعادات است
ابوعلیّ شرفشاه ابن عِزّالدین
که همچو جعفر برمک ستوده عادات است
شرف ز جعفر و شاهی زکنگرست او را
که جعفری سِیَر و کنگری مقامات است
از آن گرفت سماوات زیر پر جعفر
که همت پسرش برتر از سماوات است
به جود جعفر برمک مثل زنند و مرا
مثل به جود شرفشاه جعفری ذات است
ایا کسی که تورا خدمتش کفایت نیست
ز روزگار تورا مالش و مکافات است
آیا کسی که به درگاه اوست موعد تو
وعید او بِلمِا تُوعَدون هیهات است
تو ای نتیجهٔ دولت نجات احراری
که با تو دولت پاینده را مناجات است
توییکه یوم وصال تو خیر ایام است
تویی که وقت ثنای تو خیر اوقات است
مدار چرخ همه بر مراد توست مدام
تورا موافق دوران او ارادات است
اگر ز خلق مساحات ساحت فلک است
بدان که ساحت جود تو را مساحات است
خبر چگونه توان دادن از مخالف تو
نشان چگونه دهم زانکه او ز اموات است
زمین چو نَطع و قضا و قدر بهسان حریف
مدار چرخ چو شطرنج و در میان مات است
مخالف تو چو شاه است و دولتش فرزین
میان نَطع بهفرزین خویش شه مات است
حسود دیوسرشت تو را شهادت نیست
برین سخن که بگفتم مرا شهادات است
یکی شهادت من این بُوَد که سوگندش
به حق عزّت عزّی و آلت لات ست
میان مجمع فَضّال حجت آرم من
که حضرت تو به از روضههای جنات است
چو باب جنّت خواند رسول قزوین را
بدانکه حضرت تو روضهای ز رَوضات است
به فرّ دولت تو من دلیل بنمایم
که خدمت تو ز عادات وز عبادات است
رضای توست رضای نبی رضای نبی
رضای خالق عرش است وآن زطاعات است
دلایل و حُجَج مِهتری ز مجلس توست
که کعبه و حَجَر و حج اهل حاجات است
به مجلس توشتابد ز شهر و مولد خویش
هر آن حکیم که از دولتش بشارات است
خُذِالمدیح و هاتِالعطا همی گوید
جواب هات ز تو خُذ جواب خُذهات است
بهروز محشر اگر خلق را شفیع تویی
نه بیم حشر و نه بیم عذاب زَلّات است
تو باشی ای ملک داد گر نخست کسی
که روز حشرش با مصطفی ملاقات است
عیان شدست به نزد ملوک سیرت تو
چه جای بهمنی و نوذری حکایات است
رسوم تو همه سرمایهٔ هدایا گشت
ضمیر تو همه پیرایهٔ هدایات است
ز رای ورایت تو تحفهٔ سلاطین است
ز نام و نامهٔ تو نکتهٔ رسالات است
کمال را ز مدار فلک زیادت نیست
کمال همت وجود تورا زیادات است
بلند گشت علامات رای و همت تو
چنانکه اوج زحل زیر آن علامات است
کجا روایت یک مدح تو کند راوی
همه روانی راوی بدان روایات است
به مدحگفتن تو فتنهام خداوندا
که از مدیح تو شغل مرا کفایات است
ز آفرین تو شاها به خاطر عاطر
چو منطقی کنم آن را که از جمادات است
چنانکه فخرملوک است بیت تو ملکا
در آفرین تو بیتم طراز ابیات است
مرا به حکمت و پروردن معانی بکر
نه از شمار دگر شاعران مقالات است
به دولت تو همه شاعران ز من پرسند
هر آن سؤال که مشکلتر از سؤالات است
همیشه تا که مه مهر و تیر و بهرام است
همیشه تاکه مه و سال و روز و ساعات است
خدای جَلّ جَلالهُ ز تو بگرداناد
هر آنچه متصل حادثات و آفات است
ز روزگار تو را نصرت و مساعدت است
ز کردگار تو را عصمت و حمایات است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق عشق و محبت به معشوق و اهمیت آن در زندگی میپردازد. شاعر در این اثر به خرابات (محل عاشقان) اشاره میکند و به عشق به عنوان محوری برای زندگی و سعادت اشاره دارد. او بیان میکند که عاشقان در مکانهایی که با عشق آمیخته است، سکونت دارند و در این فضا، زهد و امور دنیوی بیمعنا میشود.
شاعر همچنین به مقام والای محبوب خود و ویژگیهای خاص او میپردازد و او را در روز قیامت شفیع میداند. در نهایت، او به قدرت و خوبیهای محبوبش به عنوان منبع الهام و رضایت اشاره میکند و تأکید دارد که عشق و محبت باید درونی و پایدار باشد. شعر به طور کلی به تمجید از محبت و عشق و مقام والای معشوق میپردازد.
هوش مصنوعی: اگر مکانی که لباسفروشان در آن هستند به ویرانی و فساد دچار است، من هم در میان افرادی که به بیراهه رفتهاند و دچار فساد شدهاند، احساس راحتی و آرامش میکنم.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر بیان میکند که در میان مردم شهر، تمام عاشقان دچار مشکل و پریشانی شدهاند، اما نگار او در این روز در جایی که عاشقان به دور هم جمع میشوند و مینوشند، حضور دارد. این نشاندهندهی اهمیت و جایگاه ویژهای است که نگار برای شاعر دارد.
هوش مصنوعی: به دنبال زهد و دوری از دنیا نباش، بلکه به انزوا و گسستگی بپرداز، زیرا عمر انسان از ویرانی و خرابی همگی بناها شکل میگیرد.
هوش مصنوعی: بران ساغر فرعونی و به دستم بده، زیرا امروز روز موعود موسی و زمان قرار ماست.
هوش مصنوعی: نمیخواهم از نوشیدن شراب دوری کنم، چون عشق تو در مرکز میدان وجودم قرار دارد.
هوش مصنوعی: هر جایی که اهل عشق حضور دارند، آن مکان به جایگاه زندگی و آرامش تبدیل میشود و جایی برای نکتهسنجی یا حاشیهسازی نیست.
هوش مصنوعی: در هر رابطه عاشق و معشوق، معنایی قرار دارد که نمیتوان آن را به طور کامل با واژگان بیان کرد و هر جا که کلمات وجود داشته باشند، نشاندهندهی ناتوانی آنها در انتقال این معناست.
هوش مصنوعی: من کسی هستم که چون در برابر عشق سجده میکنم، این سجده برای من باعث میشود تا وجودم آکنده از کرامتها باشد.
هوش مصنوعی: هر زمانی که سرودی از عشق و عاشقی در دل من نواخته میشود، همچون تلاوت آیات قرآن و زمان سلام و خوش آمدگویی به من احساس میشود.
هوش مصنوعی: من در عشق هیچ توجهی به خودم ندارم، حتی یک ساعت. فقط عشق است که به دل و جان من اهمیت میدهد.
هوش مصنوعی: در دوران جوانی گرفتار عشق شدم، اما نمیدانم باید به کجا بروم، زیرا آنچه میخواهم به دست آوردن بسیار دشوار و غیرممکن به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: به طور مداوم به نزد خداوندی میروم که سرور همه بزرگان و پادشاه سادات است.
هوش مصنوعی: زیبایی جهان، مایهی افتخار برتر است؛ آن فرشتهای که به علت کمالات و خوشبختیهایش، در بین ذوالسعادتها قرار دارد.
هوش مصنوعی: ابوعلی شرفشاه، پسر عزالدین، به خاطر ویژگیهای نیکو و رفتارش مانند جعفر برمک، مورد ستایش قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: شرافت او از جعفر است و مقامش از کنگر. او که در سیرت جعفری و در مقام کنگری است.
هوش مصنوعی: از آنجا که جعفر دارای ویژگیهای برجسته و بالایی است، آسمانها هم به او اهمیت داده و زیر سایه او قرار گرفتهاند. همت و تلاش پسر او به قدری بالا و ارزشمند است که حتی آسمانها نیز به او توجه میکنند.
هوش مصنوعی: به بخشش جعفر برمکی تشبیه میشوم و من هم مانند شرافت شاه جعفری، صاحب ویژگیها و فضیلتهای خاص خود هستم.
هوش مصنوعی: آیا شخصی که توانایی کمک به تو را ندارد، از زندگی خود تنها دارایی و پاداشی برای تو به دست میآورد؟
هوش مصنوعی: آیا کسی که به درگاه او دعا میشود، به وعدهها و تهدیدهای شما توجهی دارد؟ هرگز!
هوش مصنوعی: ای تو، ثمرة و نتیجهٔ خوشبختی و آزادی، که وجود تو با دعا و احوال خوشبختی پایدار و مستدام ارتباط دارد.
هوش مصنوعی: تو کسی هستی که روز ملاقاتت بهترین روزهاست و زمانی که نامت برده میشود بهترین لحظههاست.
هوش مصنوعی: چرخ زندگی همواره به خواستههای تو میچرخد و دائماً دنیا به نفع تو پیش میرود.
هوش مصنوعی: اگر از خلقت و صفات مردم چیزی سراغ داری، بدان که بزرگواری و سخاوت تو نیز دارای ویژگیهای خاصی است.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم از دشمن تو خبر بدهم، و چه نشانهای از او به تو نشان دهم، زیرا او از زندگان نیست.
هوش مصنوعی: زمین مشابه تخته شطرنج است و قضا و قدر مانند بازیگری است که حرکات را کنترل میکند. در این بازی، حریف نیز چرخشهای روزگار را تعیین میکند و در نهایت با موانع و مشکلات رو به رو میشود.
هوش مصنوعی: مخالف تو مانند شاهی است که قدرتش در میان نَطع (دولت) خود، وابسته به وفاداری و حمایت نزدیکانش است و در برابر تو، هرچند قوی به نظر میرسد، اما در نهایت شکست میخورد.
هوش مصنوعی: حسودان و بداندیشان نمیتوانند بر سخنان من گواهی دهند، زیرا من در این باره خود شاهدی برای گفتههایم دارم.
هوش مصنوعی: یکی از نشانههای مرگ من این است که قسمش به حقیقت قدرت و عزت بزرگی و نشانههای بتهای باستانی است.
هوش مصنوعی: در میان جمع فضیلتمداران، من حجتی برتری را به نمایش میگذارم، زیرا وجود تو برتر از باغهای بهشتی است.
هوش مصنوعی: پیامبر قزوین را به عنوان دروازهای به بهشت معرفی کرد و گفت که مقام تو به مانند باغی از باغهای بهشت است.
هوش مصنوعی: من با افتخار میگویم که خدمت به تو، نه بر اساس عادات و عبادات، بلکه به خاطر بزرگی و مقام تو صورت میگیرد.
هوش مصنوعی: خوشنودی تو، خوشنودی پیامبر است و خوشنودی پیامبر، خوشنودی خالق آسمانها است و این همه نتیجهی عبادت و بندگی است.
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که برای بیان حقیقت و استدلال، بهترین نشانهها و دلیلها از تو و مجلس تو به دست میآید، در حالی که کعبه و سنگها به خودی خود تنها نمایانگر مناسک مذهبی هستند و نیازمندان به آنجا میروند.
هوش مصنوعی: هر حکیمی که از نعمت و خوشبختی برخوردار باشد، برای دیدار تو از شهر و زادگاه خود میآید.
هوش مصنوعی: اگر به تو ستایش و مدحی میگویند، در عوض از تو هدیه و عطایی طلب میکنند. باید بدانی که پاسخ این درخواستها به تو بستگی دارد و وابسته به آن چیزی است که از تو توقع میرود.
هوش مصنوعی: اگر در روز قیامت تو شفیع مردم باشی، نه از حسابرسی آن روز ترسی خواهیم داشت و نه نگران کیفر گناهان خواهیم بود.
هوش مصنوعی: ای روح بخش و حامی عدالت، تو نخستین کسی هستی که در روز قیامت با پیامبر مصطفی ملاقات خواهی کرد.
هوش مصنوعی: تاریخ و شخصیت تو در نزد شاهان و قدرتمندان آشکار شده است، و این بدان معناست که شخصیت تو به اندازهی قهرمانان بزرگ مانند بهمن و نوذر اهمیت دارد.
هوش مصنوعی: رسم و رسوم تو باعث شد که همه چیز به عنوان هدیه شناخته شود، و درونیات تو نیز خود به زیبایی هدایایی تبدیل شدهاند.
هوش مصنوعی: از فکر و اندیشهٔ تو، هدیهای برای پادشاهان است و از نام و نوشتهٔ تو، نکتههایی از پیامها و رسالتها به دست میآید.
هوش مصنوعی: کمالی که در گردش آسمانها وجود دارد، بیشتر از آنچه که در تلاش و اراده تو نهفته است نیست؛ ارزش و عظمت واقعی در کوشش و همت وجود تو نهفته است.
هوش مصنوعی: علامتهای اراده و هدف تو به شدت بالا رفتهاند، همانطور که اوج سیاره زحل تحت تأثیر این نشانهها قرار دارد.
هوش مصنوعی: چطور میتوان داستان ستایش تو را بیان کرد، در حالی که تمام راویان، خودشان در حال مجذوب شدن هستند و به روایتهای دیگر میپردازند؟
هوش مصنوعی: خداوندا، زمانی که به ستایش تو میپردازم، خود را در تنگنای فتنهای میبینم؛ زیرا این ستایش برای من همچون یک شغل و وظیفه ضروری است.
هوش مصنوعی: از آفرینش تو ای پادشاه، به خاطر تفکر و تأمل، اگر بخواهم این را بیان کنم که چه چیزی از جمادات (اشیاء بیجان) به وجود آمده است، در واقع میخواهم درک و شناختی از آنچه خلق کردهای، ارائه دهم.
هوش مصنوعی: بیت تو به مانند افتخار پادشاهان شناخته میشود و در همه آفرینها، شعر تو به عنوان نمونهای از بهترین اشعار مطرح است.
هوش مصنوعی: من به خاطر حکمت و پرورش معانی تازه و ناب، از دیگر شاعران و نوشتههای آنها جدا هستم.
هوش مصنوعی: همه شاعران به خاطر مقام و منزلت تو از من میپرسند هر سوالی که دشوارتر از سوالات دیگر باشد.
هوش مصنوعی: این سخن به این معناست که تا زمانی که ماه، سال، روزها و ساعات وجود دارند، محرکهای عشق و زیبایی نیز برقرار خواهند بود. به عبارت دیگر، زیباییها و احساسات انسانی همواره در زندگی حضور دارند.
هوش مصنوعی: خداوند متعال از تو دور کند هر چیزی را که به حوادث و آسیبها مربوط است.
هوش مصنوعی: در زندگی، خداوند به تو یاری و حمایت میکند و از لغزشها و اشتباهات تو محافظت مینماید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیا که قبلهٔ ما گوشهٔ خرابات است
بیار باده که عاشق نه مرد طامات است
پیالهایدو به من ده که صبح پرده درید
پیادهایدو فرو کن که وقت شهمات است
در آن مقام که دلهای عاشقان خون شد
[...]
چنین که حال من زار در خرابات است
می مغانه مرا بهتر از مناجات است
مرا چو مینرهاند ز دست خویشتنم
به میکده شدنم بهترین طاعات است
درون کعبه عبادت چه سود؟ چون دل من
[...]
دلی که آینه روی شاهد ذات است
برون ز عالم نفی و جهان اثبات است
مجو که در ورق کاینات نتوان یافت
علامت و اثر آنچه بی علامات است
کسی نجست و نجوید ز لوح هر دو جهان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.