ای روی تو در حجاب کَونین
بردار ز رخ نقاب کَونین
حیف است که بحر تو نهان است
وانگاه عیان حجاب کَونین
با بحر وجود تو نشاید
ایدوست دمی سراب کَونین
برقی بجهان ز مهر رویت
بشکافت ز هم سراب کَونین
نینی غلطم که هست رویت
ظاهر تر از آفتاب کَونین
محجوب هستم و مانده ام دور
از روی تو در حجاب کَونین
سرچشمه چشم من بکلی
پوشیده شد از تراب کَونین
عمریست که تشنه توام من
سیراب شده ز آب کَونین
برتافت عنان جان و دل را
از جانب تو حباب کَونین
خواهم که شوم خراب چشمت
تا کی بشوم خراب کَونین
زین بیش مدار بیقرارم
سرگشته در انقلاب کَونین
از گردن مغربی بلطفت
بگشا گره طناب کَونین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.