تا مهر تو دیدیم، ز ذرّات گذشتیم
از جمله صفات از پی آن ذات گذشتیم
چون جمله جهان مظهر و آیات وجودند
اندر طلب از مظهر و آیات گذشتیم
با ما سخن از کشف و کرامات مگوئید
چون ما ز سر کشف و کرامات گذشتیم
دیدیم که اینها همگی خواب و خیال است
مردانه ازین خواب و خیالات گذشتیم
ای شیخ اگر جمله کمالات تو این است
خوش باش که از جمله کمالات گذشتیم
دردِ سرِ ارشاد ز ما دور کن ای پیر
کز پیر و مریدی و ارادات گذشتیم
از خانقه و صومعه و مدرسه رَستیم
ز اوراد رهیدیم و ز اوقات گذشتیم
از مدرسه و درس و مقالات گذشتیم
وز شبهه و تشکیک و سؤالات گذشتیم
از کعبه و بتخانه و زنّار و چلیپا
از میکده و کوی خرابات گذشتیم
اینها بهحقیقت همه آفات طریقاند
المنتة لِلّه که ز آفات گذشتیم
ما از پی نوری که بود مشرقِ انوار
از مغربی و کوکب و مشکوة گذشتیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.