گنجور

 
کوهی

دلبرا جانب ارباب وفا بگشا چشم

که مرا از رخ زیبای تو شد بینا چشم

تا بر آریم ز وصل تو در از بحر وجود

دارد از گریه پنهان دل و هم دریا چشم

تا به بیند نظر پاک بصد دیده تو را

در تماشای تو گشتیم ز سر تا پا چشم

نظری کن که همه بر مه رویت دارند

آدم از پستی خاک و ملک از بالا چشم

یار چون مردمک دیده دل شد کوهی

باز کردند بدیدار خدا جانها چشم