دوشم از غیب میرسید خطاب
که ز درد درون بنوش شراب
گفتم ای جان جمله جانها
خوردن می کجا است رای ثواب
گفت هی هی غلط چرا کردی
نیست جز جام و باده روح حجاب
جزو کل چون شنید وصل دلم
ناله کردم که هی بیا به شتاب
آمد آن دلربا و پیش آورد
از لب لعل باده ی عناب
دل کوهی چو دید ساقی را
جاودان الست مست خراب
تو را ای مه سر ماه است امشب
که چشم دیده در راه است امشب
تنم محو است وجان و سینه سر نیز
که جانم پیش از آن شاه است امشب
بزلف خود برآور جانم از تن
که یوسف در تک چاه است امشب
شب بدر است و مهر و ماه قابل
مقام لی مع الله است امشب
از این نوری که امشب تافت بر ما
همه ذرات آگاه است امشب
چون نور از رخ خورشید گیرد
شب اللهست و بالله است امشب
چو کوهی لعل او را در دهان دید
دو عالم پیش او کاه است امشب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون سر من سپید دید بتم
گفت تشبیه شیب و سخت عجب
گفت : موی سپید و روی سیاه
همچو روز است در میانهٔ شب !
باغ دیبا رخ پرند سلب
لعبگر گشت و لعبهایش عجب
گه دهد آب را زگل خلعت
گاهی از آب لاله را مرکب
گه بهشتی شود پر از حورا
[...]
با سرشگ سخای او کس را
ننماید بزرگ رود فرب
یاد کرد از لطیف طبعش بحر
گشت پر در و عنبر اشهب
باگران حلمش آشنا شد کوه
[...]
لک منی علی البعادنصیب
لم ینله علی الدنوحبیب
فعلی الطرف من سواک حجاب
و علی القلب من هواک رقیب
و فی ناظری هواک و قلبی
[...]
وَ اَمْطَرَ اَلْکَاسَ ماءّ مِنْاَبَارِقِها
فانبَتَ الدُرَّ فی اَرْضٍ مِنَ الذَّهَبِ
وسَبَّحَ الْقَوْمُ لَمَّا اَنْرَأَوْا عَجَباً
نوراً مِنَ اَلْماءِ فی نارٍ مِنَ العِنَبِ
سُلافَةٌ وَرِثَتْها عادُ عَنْاِرَمٍ
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.