گنجور

 
کوهی

جوهر آمد جان و جسم ما عرض

عشق جوهر جمله اشیاء عرض

بحر جان را بی سرو پا یافتم

بحر جوهر دان کف دریا عرض

نقد الا جوهر آمد جان پاک

کی توان گفتن که جوهر یا عرض

کی عرض قائم بود در یک زمان

گر نباشد ذات جوهر ها عرض

کوهیا دانی که جوهر ظاهر است

هر زمان پنهان و پیدا با عرض

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode