چو نقش چشم توام در دل حزین گردد
مرا نفس به دل خسته تیغ کین گردد
ترا به دیده کشم، لیک غیرتم بکشد
که با تو مردمک دیده همنشین گردد
شده ست خاک به کویت هزار عاشق بیش
بدین هوس که ته پای بر زمین گردد
کجا سلامت دلها به کوی تو جایی
هزار بار بلا گرد عقل و دین گردد
چه پرسیم غم شبها که چون رود تا روز
تمام شب بدنش چون تو نازنین گردد
قبول تو نشود قطره های خون از چشم
اگر چه حقه من لعل راستین گردد
خیال بوسه همی گرددم به سینه، ولی
کجاست بخت که اندر دلت همین گردد
شبی که خواهم دل را سبک کنم با خویش
غم آیدم به دل و کوه آهنین گردد
در اهل شهوت، خسرو، مجوی عشق که عقل
چو هست ذوق مگس گرد انگبین گردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و درد جدایی سخن میگوید و احساسات عمیق خود را به تصویر میکشد. او به زیبایی معشوق اشاره میکند و بیان میکند که عشقش چقدر جانسوز است. شاعر در مییابد که عشق او در دلش مانند تیغی از کینه نشسته و خواستههایش با حیا و غیرت محدود شده است. او به جمع عاشقان خبر میدهد که در کوی معشوق، بسیارند که آرزوی دیدار او را دارند. شاعر به ناامیدی خود از کاهش غم و رنج ناشی از عشق اشاره میکند و میگوید که حتی خیال بوسه معشوق هم برایش کافی نیست. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که در دنیای عشقی که در آن زندگی میکند، عقل و درک عمیق از عشق جای خود را به هوس میدهد و این موضوع را به نقد میکشد.
هوش مصنوعی: زمانی که چهره تو در دل غمانگیز من نقش میبندد، نفس کشیدن هم به خاطر دل زخمیام شبیه تیغی خنجرآور میشود.
هوش مصنوعی: من تو را به چشمانم میآورم، اما غیرتم مانع میشود که با تو به یک جا بنشینم، چون نمیتوانم تحمل کنم که مردمک چشمم در کنار تو قرار گیرد.
هوش مصنوعی: به خاطر عشق و آرزوی دیدار تو، هزاران عاشق بر خاک کوی تو نشستهاند و تنها به این امید که پاهایشان بر زمین تو برسد.
هوش مصنوعی: کجا میتوان آرامش دلها را در کوی تو یافت؟ بارها بلاهای زیادی عقل و ایمان را تحت تاثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره شده است که غم شبها به مانند جریانی است که تا صبح ادامه پیدا میکند و در این مدت، اندوه مثل یک شخص نازنین و دلنشین میشود. به عبارت دیگر، درد و رنج شبانه به نوعی لطافت و زیبایی میگیرد.
هوش مصنوعی: اگر قطرههای خون از چشمانم بریزد، تو هنوز نمیپذیریم. هرچند که حقه و ترفند من همچنان واقعی و ارزنده باقی بماند.
هوش مصنوعی: من همیشه به یاد بوسهای هستم که میخواهی بر سینهام بگذاری، اما ای کاش سرنوشت به من یاری میکرد تا این احساس در دلت نیز به وجود آید.
هوش مصنوعی: در شبی که قصد دارم بار سنگین دل را کنار بگذارم، اندوه به سراغم میآید و دل به اندازه یک کوه احساس سنگینی میکند.
هوش مصنوعی: در میان افرادی که تنها به دنبال لذایذ دنیوی هستند، عشق واقعی را نجو. چرا که وقتی عقل وجود دارد، مانند مگسی که در عسل میگردد، فقط به دنبال چیزهای زودگذر و سطحی خواهند بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دلی که با غم عشق تو همنشین گردد
نه ممکن است که با خوشدلی قرین گردد
به تلخ عیشی تن در دهد هر آندل کو
به عشوه لب شیرین تو رهین گردد
چو سایه هر که به دنبال تو رود ناچار
[...]
تبسمش به لب از شرم خشم و کین گردد
کرشمه اش گره از ناز بر جبین گردد
کند به دیده شکرریز اشک تلخم را
به خندهای که ازو زهر انگبین گردد
ازو به قیمت آسایش ابد بخرم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.