دلی که نرگس مستش به ناز بستاند
کراست زهره کز آن حیله ساز بستاند
زهی نواله شیرین دهان آن کس را
که چاشنی خود ازان لب به گاز بستاند
ببرد جانم و ای کاشکی که ندهد باز
نداد بوسه و یارب که باز بستاند
خوشا جوانی و مستی من دران ساعت
که من پیاله دهم، او به ناز بستاند
خیال برد صلاح مرا که روزی او
مرا ز خویشتن اندر نماز بستاند
بر آستانش برم آب دیده را به نیاز
مگر که تحفه اهل نیاز بستاند
کسی که دل ز خم زلف او برون آرد
کبوتری ست که از چنگ باز بستاند
دلم فروشد صد جان که تار مویش را
ز بهر مایه عمر دراز بستاند
قوی دلی که به معشوق او سپر سازد
نکو دلی که ز محمود ایاز بستاند
بسوخت خسرو و در آتش غمت بگداخت
مراد از تو به سوز و گداز بستاند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف احساسی عمیق و عاشقانه نسبت به محبوب خود میپردازد. او از زیبایی و دلربایی معشوق سخن میگوید و اینکه چگونه این زیبایی قلبها را تسخیر میکند. شاعر آرزو میکند که بوسهای از محبوبش بگیرد و از لحظات خوش جوانی و مستی لذت ببرد. او در دلش امید دارد که محبوبش نیازهای او را برآورده کند و با تمام وجود نسبت به او احساس تعلق و وابستگی میکند. با تصاویری زیبا و نمادین، شاعر از حسرتها و آرزوهای خود سخن میگوید و به سوز و گداز عشق اشاره دارد. در نهایت، او به جایگاه محبوبش و تأثیر عمیق او بر زندگیاش تأکید میکند.
هوش مصنوعی: دل کسی که نرگس زیبایش او را با ناز فریب میدهد، به چه کسی تعلق دارد؟ زهرهای که از آن نیرنگ بهرهمند شود، چه بر سرش میآید؟
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که از لبان آن شخص شیرینزبان طعم خوشی بچشد و لذت ببرد.
هوش مصنوعی: عشق و دل باختگی من آنقدر عمیق است که ای کاش هرگز فرصتی برای بازگشت و پس دادن بوسه نباشد و کاش او دوباره اجازه ندهد که به من نزدیک شود.
هوش مصنوعی: چه عالم زیبایی است جوانی و شوق من در زمانی که من جام را به دوش دارم و او با ناز از من میگیرد.
هوش مصنوعی: در ذهنم تفکری شکل گرفته که روزی او مرا از خود جدا کرده و در حالی که در نماز هستم، به سوی خویش خواهد کشید.
هوش مصنوعی: به درگاه او میروم و اشکهایم را به عنوان طلب و نیاز پیشکش میکنم، شاید او عطای اهل نیاز را از من بپذیرد.
هوش مصنوعی: کسی که بتواند از پیچ و تابهای موهای او دل بکند، مانند کبوتر است که از چنگ یا قفس آزاد میشود.
هوش مصنوعی: دلم میخواهد به جای هر جانم، صد جان دیگر را بدهم تا فقط یک تار موی او را به دست آورم، چرا که آن تار مو میتواند برای من طول عمر زیادی به ارمغان بیاورد.
هوش مصنوعی: دل شجاعی که خود را برای عشق آماده کند، دل خوب و نیکی است که بتواند از دوستی مثل محمود، همه چیز را به دست آورد.
هوش مصنوعی: خسرو در آتش غم تو سوخت و درد عشق تو او را سوزاند، به همین خاطر از تو خواسته تا احساساتش را در این سوز و گداز ببیند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.