کسی که عشق نورزد سیاه دل باشد
چو سر ز خاک لحد بر زند، خجل باشد
کسی که سر ننهد در رهش، چه سر دارد؟
دلی که جان ندهد در غمش، چه دل باشد؟
هوای دوست ز سر کی برون کند عاشق
هزار سال اگر زیر خشت و گل باشد
ز هجر سلسله شوق منقطع نشود
مرا که رشته جان با تو متصل باشد
اگر به تیغ جدایی مرا نخواهد کشت
بهل که تا بکشد کو ز من بحل باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صلای عشق قدیم است و از ازل باشد
هدایت ابد و ملک لم یزل باشد
بیار باده چو دانستهای که مخمورم
که نور علم همان به که در عمل باشد
مرا به علت و معلول نیست تصدیقی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.