باز آن سوار مست به نخچیر می رود
دستم ز کار و کار ز تدبیر می رود
ای کاشکی که بر دل خونین من رسد
آن تیر او که بر دل نخچیر می رود
او اسپ می دواند و ما کشته می شویم
لشکر هلاک می شود و میر می رود
نقاش چین به قبله محراب ابرویش
از بهر توبه کردن تصویر می رود
من بیهشم، که می دهد از سرو من نشان؟
این باد مشکبو که به شبگیر می رود
هر ساعتی که می گذرد قامتش به دل
گویا که در درونه من تیر می رود
دیوانه شد دلم، ره زلف تو بر گرفت
مسکین به پای خویش به زنجیر می رود
عشقت نه سرسری ست که با عشق آدمی
با جان برآید آنگه و با شیر می رود
ما و شراب و شاهد و مستی و عاشقی
کایین صوفیان همه تزویر می رود
نزدیک شد هلاکت خسرو ز دوریت
در کار او هنوز، چه تقصیر می رود؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر از احساسات عمیق و دردناک خود در رابطه با عشق و از دست رفتن میگوید. او به تصویر سوار مستی اشاره میکند که در حال شکار است و این باعث میشود که او و دیگران زخمهای عمیقی بردارند. شاعر آرزو میکند که تیر عشقی که او به قلبش میزند به او برسد و او را رهایی بخشد. او همچنین به زنجیرهایی اشاره میکند که عشق بر پایش میگذارد و نشان میدهد که عشقش جدی و عمیق است. در نهایت، شاعر به هلاکت خسرو و دوری او از معشوقش اشاره میکند و نشان میدهد که حتی در دوری، احساسات و تقصیرات همچنان باقیاند.
هوش مصنوعی: سوار شنگول و شاداب دوباره به شکار میرود و من هم از دست دادن کارها و تدبیرهایم احساس ناتوانی میکنم.
هوش مصنوعی: ای کاش آن تیر عشق که قلب تحمل ناپذیر من را رنج میدهد، به قلب شکار بیفتد و به او آسیب بزند.
هوش مصنوعی: او سوار بر اسب است و به جلو میرود، در حالی که ما در این مسیر آسیب میبینیم و لشکر به نابودی میرسد و فرمانده نیز از میان میرود.
هوش مصنوعی: نقاش چینی در حال کشیدن تصویری از ابروهای زیبا و شگفتانگیز کسی است که در برابر محراب ایستاده و به عبادت مشغول است. این تصویر نماد توبه و بازگشت به سوی خداوند است.
هوش مصنوعی: من گیج و سرگردانم، چه کسی به من میگوید که این باد خوشبو که در شب به راه میافتد، چه نشانهای از وجود من دارد؟
هوش مصنوعی: با گذشت هر لحظه، به وضوح محسوس است که وجودش در درون من مانند تیری فرو میرود.
هوش مصنوعی: دل من آشفته و دیوانه شده است، و به خاطر زیباییها و زلفهای تو، مسکین و بیچاره، با زنجیری به پای خود، به سوی تو میرود.
هوش مصنوعی: عشق تو چیزی نیست که به سادگی و بیتوجهی بتوان از آن گذشت. این عشق عمیق و حقیقی است که انسان را تا اعماق وجودش تحت تأثیر قرار میدهد و سپس مانند عسل شیرین و دلپذیر از آن عبور میکند.
هوش مصنوعی: ما در حال نوشیدن شراب و همراهی با معشوق و غرق در مستی و عشق هستیم. در این میان، صوفیان فقط به ظاهرسازی مشغولند و حقیقت را از دست دادهاند.
هوش مصنوعی: خسرو در اثر دوری از تو به نابودی نزدیک شده است، اما هنوز نمیداند چه اشتباهی کرده که به این وضعیت دچار شده.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
والا عمید دولت و دین ای که بر سپهر
در بندگیِّ خانه ی تو تیر می رود
بی رونق است کارم و در خدمتت بشرح
نزدیک هفته ایست که تقریر می رود
چون می رود ز خدمت تو کار اهل فضل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.