خوبان گمان مبر که ز اولاد آدمند
جانند یا فرشته و یا روح اعظمند
زان انگبین چه ناله کنی، زانکه دائما
مرغان عرش بر مگس از شهد بر مکند
خوانید روح وامق و مجنون وویس را
کایشان درون پرده این راز محرمند
ای سلسبیل راحت و ای چشمه حیات
بر تشنگان سوخته لطفی که در همند!
زاغان نمی زنند به کویت که می خورند
مشتاق را که سوخته آتش غمند
هر شب منم ز نقش خیال تو در گریز
چون بوم و شپرک که ز خورشید می رمند
خسرو که زنده نیست، نصیحت چه می کنند؟
باد مسیح بر سگ مرده چه می دمند؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی اوضاع انسانها و جایگاه روحانی آنان میپردازد. شاعر به این نکته اشاره دارد که خوبان و بزرگواران انسانها، گمان نکنند که از نسل آدماند، بلکه ممکن است از جانهای الهی یا فرشتگان باشند. او به نالههای مرغان عرش بر مگسها که از شهد میخورند، اشاره میکند و ادامه میدهد که انسانهای برگزیده چون وامق و مجنون در پردهای از راز محرمند. شاعر از زندگی و خوشیهای روحانی سخن میگوید و میخواهد به تشنگان جان، لطفی برساند. در بیان احساسات شخصیاش از عشق و دوری، خود را شبیه به مخلوقاتی میداند که از خورشید میگریزند. در نهایت، او به بیفایده بودن نصیحت برای کسی که دیگر در قید حیات نیست اشاره میکند، چراکه چون باد بر مرده دمیدن فایدهای ندارد.
هوش مصنوعی: خوبان را گمان نکنید که تنها از نسل آدم هستند؛ آنها یا فرشتگاناند یا روحهای والا و بزرگتر.
هوش مصنوعی: چرا از آن عسل شکایت کنی، در حالی که پرندگان بهشتی مدام از شهد آن تغذیه میکنند؟
هوش مصنوعی: روح وامق و مجنون و ویس را بخوانید، زیرا این شخصیتها در درون پرده، دارنده رازهایی هستند که فقط خودشان به آن آگاهند.
هوش مصنوعی: ای چشمهی آرامش و حیات، لطف و مهربانیات را به تشنگان بیتابی که به تو نیاز دارند، ارزانیدار!
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که زاغها به خاطر نبودن امید و شوق در دلِ عاشقان، به سوی کوی محبوب نمیآیند. آنها به جای آن، از آتش عشق سوختهشدهی مشتاقان بهره میبرند و با نیاوردن خود، احساسات و آلام آنها را بیشتر میکنند. در واقع، در غیاب زندهدلی و شوق، زندگی را بیشتر تحتالشعاع قرار میدهند.
هوش مصنوعی: هر شب من در حال فرار از تصویر خیالت هستم، مانند پرنده و شاپرکی که از نور خورشید دور میشوند.
هوش مصنوعی: خسرو که دیگر در قید حیات نیست، نصیحت چه فایدهای دارد؟ چه کاری از باد مسیح برای یک سگ مرده برمیآید؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
این ابلهان که بیسببی دشمن منند
بس بُلفضول و یافهدرای و زَنَخ زنند
اندر مصاف مردی، در شرط شرع و دین
چون خنثی و مخنث نه مرد و نه زنند
مانند نقش رسمی بیاصل و معنیاند
[...]
یا ایهااللوند مرا پای خواست بند
تدبیر من بساز بیک تیز باد گند
معشوق من توئی علف بوق من توئی
من بوق میزنم تو دهل دند دند دند
افسوکی بدار و دو سه تیزکی بلحن
[...]
دور از جمال جاه تو ای صدر ارجمند
افتاد پای بنده به دست شکسته بند
باز آمدی ز راه و نگفتی چگونه ای
تاگفتمی که پای چگونه ست و درد چند
دست قضای بد ز سر نردبان شوم
[...]
معلوم من نشد که جهانش کجا فکند؟
شادانش کرد گردش ایام یا نژند؟
گیتیش در کدام زمین برگشاد کام؟
گردونش در کدام زمین بر نهاد بند؟
ای تاجدار خسرو مغرب که شاه چرخ
در مشرقین ز جاه تو کسب ضیا کند
درگاه توست قبلهٔ پاکان و جان من
الا طواف قبلهٔ پاکان کجا کنند
تن را سجود کعبه فریضه است و نقص نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.