گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

گل به تماشای چمن می رود

باد به گلگشت سمن می رود

آینه گشته ست ز عکس سمن

آب که در زیر سمن می رود

دوش شنیدم که به هر مجلسی

از دهن غنچه سخن می رود

وقت بهار آمد و ایام گل

آه که یار از بر من می رود

راحت روح است رخش، چون کنم

روح دل و راحت تن می رود

عهد شکسته ست و به هنگام صبر

آن صنم عهد شکن می رود

خسرو دلسوخته را در غمش

عمر در اندوه و حزن می رود