چه اقبال است این یا رب که دولت داده رو ما را
که در کوی فراموشان گذر شد یار زیبا را
کمربند من آمد نزد من خندهزنان امشب
توقف کن که لختی بنگرم پروین و جوزا را
بحمدالله که بیداری شبهایم نشد ضایع
بدیدم خفته در آغوش خود آن سرو بالا را
به تشویش دهل رنجه مشو، ای نوبتی، امشب
که خفتن در بر یار است بیداران شبها را
تماشا میکنم این قد، قیامت میکند، یارب
که خواهم تا قیامت یاد کردن این تماشا را
کجاها بودی، ای گلبرگ خندان، راست گو با من
که چون چپ دادهای امروز گلرویان رعنا را
رسیدی همچو شاخ گل کدامین باد آوردت
که هرگز مینپرسیدی به یک شاخ گلی ما را
تویی با من، معاذالله ز تو کی آید این یاری
منم با تو، عفاک الله مرا کی باشد این یارا
چه گویی خسروا، چندین حدیث وصل نابوده
خیال است این که ره دادی به سوی خویش سودا را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زر افشانید بر پیلان جرسهای مدارا را
برآرید آن فریدون فر درفش چرخ بالا را
زمین از سنبل و سوسن شده پر عنبر سارا
ز گلنار و گل و خیری شده یاقوت گون خارا
زهی از امر و نهی تو نظامی دین دنیا را
خهی ! از حل و عقد تو قوامی مجد علیا را
ثبات هضم تو داده سکون میدان عغبر را
نظام تو کرده روان ایوان خضرا را
کف تو شاه راهی در سخا بسیار و اندک را
[...]
ایا نور رخ موسی مکن اعمی صفورا را
چنین عشقی نهادستی به نورش چشم بینا را
منم ای برق رام تو برای صید و دام تو
گهی بر رکن بام تو گهی بگرفته صحرا را
چه داند دام بیچاره فریب مرغ آواره
[...]
ز حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارا
به وصل خود دوایی کن دل دیوانه ما را
علاج درد مشتاقان طبیب عام نشناسد
مگر لیلی کند درمان غم مجنون شیدا را
گرت پروای غمگینان نخواهد بود و مسکینان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.