هر شبم جان بر لب آید، ناله زار آورد
تا کدامین باد بویی زان جفا کار آورد
رفت آن شوخ و دل خون گشته را با خود ببرد
عاقبت روزی همان خونش گرفتار آورد
دوستان، من کی هوس دارم به نالیدن، ولی
درد چون در سینه باشد، ناله زار آورد
آرزومندان به آب دیده معذورند، از آنک
فرقت روی عزیزان گریه بسیار آورد
بو که بزیم باد را گویید تا بهر خورش
پاره ای خاک از برای جان افگار آورد
صد گله دارم، ولی آن رو چو آید در نظر
کیست کان ساعت زبانم را به گفتار آورد؟
غمزه خونریز تو مر زاهد صد ساله را
موی پیشانی گرفته سوی خمار آورد
شب ز می توبه کنم از بیم ناز شاهدان
بامدادم روی ساقی باز در کار آورد
زین دل خودکام کار من به رسوایی کشید
خسروا، فرمان دل بردن همین بار آورد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چیست آنگوهرکه ارکان دست خمّار آورد
گوهری کان گوهر مردم پدیدار آورد
لطف آب و رنگ آتش دارد و تاثیر او
آب سوی جان و آتش سوی رخسار آورد
گر بهدی مه بگذرد بر مجلس آزادگان
[...]
روی زیبا چون تماشا را به گلزار آورد
شاخ گل را شرم بادا گر گلی بار آورد
گر صبا از زلف او بویی به سوی چین برد
مشک را در نافۀ آهو به ز نهار آورد
کار، بوی زلف او دارد که هنگام صبوح
[...]
عشق بیعلت ترنج دوستی بار آورد
گر به علت عشق ورزی رنج و تیمار آورد
چیست پیش پاکبازان کام دل جستن؟ غرض
وین غرض در دوستی نقصان بسیار آورد
در میان مهربانان مهر دار و گو مباش
[...]
قاصدی کو تا به جان پیغام دلدار آورد
یا هوایی کز نسیم طره یار آورد
آن کس از دنیا و عقبی باشد آزادی چو ما
دردمندی را که عشق یار در کار آورد
گر اناالحقهای ما را بشنود منصور مست
[...]
قادری کز قدرت این عالم پدیدار آورد
خلق عالم را به عشق خویش در کار آورد
نافه از آهو و نور از نار و لعل از خاره سنگ
گوهر از بحر و زر از کان و گل از خار آورد
حکم او از رعد غران کوس سلطانی زند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.