صبا آمد، ولی دل بازنامد
غریب ما به منزل بازنامد
به دریا غرقه شد رخت صبوری
که کشتی سوی ساحل بازنامد
دل ما رفت با محمل نشینی
رود جان هم که محمل باز نامد
گرفتار است دل، ای پندگو، بس
کزین افسانه ها دل بازنامد
به عشقم مست بگذارید، زیراک
کس از میخانه عاقل بازنامد
خلاص غیر کن، ای زلف لیلی
که مجنون را ازان دل بازنامد
نصیحت زندگان را کرد باید
کز افسون مرغ بسمل بازنامد
به وادی غمش گم گشت خسرو
که کس از راه مشکل بازنامد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.