مهر بگشای لعل میگون را
مست کن عاشقان مجنون را
رخ نمودی و جان من بردی
اثر این بود فال میمون را
دل من کشته بقای تو باد
چه توان کرد حکم بی چون را
از درونم نمی روی بیرون
که گرفتی درون و بیرون را
نام لیلی برآید اندر نقش
گر ببیزند خاک مجنون را
گریه کردم به خنده بگشادی
لب شکرفشان میگون را
بیش شداز لب تو گریه من
شهد هر چند کم کند خون را
هر دم الحمد می می زنم به رخت
زانکه خوانند بر گل افسون را
گفت خسرو بگیردت ماناک
خاصیت هست کسب افیون را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساس عمیق عشق و تاثیر آن بر زندگی عاشق اشاره دارد. شاعر از محبوب خود میخواهد که لبخند بزند و او را مست کند. او بیان میکند که دیدن معشوق جانش را گرفته و دلش فقط به بقای او وابسته است. شاعر همچنین به درونیترین احساساتش اشاره میکند و میگوید که عشقش او را درون و بیرون نگه داشته است. او از گریهاش به خاطر محبوب میگوید که به خنده تبدیل شده و همچنین به شکرخند لب آن محبوب اشاره میکند. در نهایت، شاعر در مورد خاصیت عشق و اثرات آن بر زندگیاش تأمل میکند.
هوش مصنوعی: عشق را آزاد کن و به عاشقان دیوانه روح و شوق تازهای ببخش.
هوش مصنوعی: زیبایی تو را به نمایش گذاشتی و جان من را از من گرفت یان است که نشانه خوششانسی را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: دل من قربانی ماندن تو است، چه میتوان کرد وقتی حکم تقدیر بیچون و چراست؟
هوش مصنوعی: در وجود من حضوری داری که نمیتوانی از آن خارج شوی، چون درک عمیقی از درون و بیرون من پیدا کردهای.
هوش مصنوعی: اگر خاک مجنون را ببیند، نام لیلی در تصویر او تجلی خواهد کرد.
هوش مصنوعی: احساساتی عمیق در من ایجاد شد که گریه کردم، اما به جای غم، خندهای بر لبانم آمد و شیرینی لحظه را تجربه کردم.
هوش مصنوعی: از لبانت به قدری گریه کردم که گرچه مقدارش کم است، اما مثل عسل شیرین است و درد دل را تسکین میدهد.
هوش مصنوعی: هر لحظه به خاطر زیباییات شکرگزاری میکنم، زیرا دیگران نیز زیبایی تو را تحسین میکنند.
هوش مصنوعی: خسرو گفت: اگر تو را بگیرد، خاصیتی دارد و باید به دست آوردن افیون را یاد بگیری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آهشان سوخت سقف گردون را
اشکشان دجله ساخت هامون را
خیز در ده شراب گلگون را
شادی اندرون و بیرون را
آن چنان مست کن ز باده مرا
که ندانم ز کوه هامون را
چون ز باده سرم شود گردان
[...]
از برای صلاح مجنون را
بازخوان ای حکیم افسون را
از برای علاج بیخبری
درج کن در نبیذ افیون را
چون نداری خلاص بیچون شو
[...]
همچو یک لقمه جسم قارون را
جنس او صد هزار ملعون را
هوشمندی بدید مجنون را
آن ز فرمان عقل بیرون را
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.