روزی مگر این بسته در ما بگشایند
وز لطف من گشمده را راه نمایند
گر خلق جهان حال من خسته بدانند
از عین تحیر سرانگشت بخایند
عمری ست که از جور فلک با غم و دردم
زین بیش مگر درد به دردم بیفزایند
تا کی در بخت من بیچاره ببندند
وقتی ست که از روی ترحم بگشایند
زنهار که دل در فلک و دهر نبندی
کایشان ز جهان یکسره بی مهر و وفایند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به حالتی از ناامیدی و درد در زندگی اشاره میکند. او امیدوار است که روزی مشکلاتش برطرف شود و محبت و لطفی به او برسد. او با اشاره به سختیهای زندگی و چرخش زمان، احساس خستگی و ناامیدی خود را بیان میکند. در آخر، شاعر به دیگران هشدار میدهد که به دنیا و تقدیر اعتماد نکنند، زیرا زندگی مهربانی و وفایی ندارد.
هوش مصنوعی: شاید روزی این پردهای که بر دل ما است، کنار بزنند و به لطف من، راهی را به کسانی که از من بهرهمند شدهاند، نشان دهند.
هوش مصنوعی: اگر مردم دنیا حال من را بشناسند و بدانند چقدر دلم گرفته است، از حیرت و شگفتی انگشت به دهان خواهند ماند.
هوش مصنوعی: سالهاست که به خاطر ظلم روزگار با غم و درد دست و پنجه نرم کردهام، حالا جز این انتظار ندارم که فقط به دردهایم افزوده شود.
هوش مصنوعی: تا کی باید صبر کنم که شانس بد من را محدود کنند، وقتی که فقط به خاطر ترحم به من اجازه بدهند کمی آزاد شوم؟
هوش مصنوعی: مواظب باش که دل خود را به آسمان و روزگار نبندی، زیرا آنان نسبت به دنیا و آنچه در آن است، کاملاً بیعاطفه و بیوفا هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اهل نظران دیده به روی تو گشایند
حسن تو در آئینهٔ یکتا بنمایند
خورشید جمال تو نموده است به ما روی
آنها که طلبکار لقایند کجایند
در آینه حسن تو نمایند خدا را
[...]
پیوند ببندند بتان لیک نپایند
ور زان که بپایند بگویند و نیایند
وانگه چو بیایند نخندند و ز عشاق
خواهندکهشان هیچ نبوسند و نگایند
گویند نباتی را، مردم به دهان در
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.