در چمن جان من سرو خرامان یکی ست
نرگس رعناش دو، غنچه خندان یکی ست
گفت به غمزه لبش، جان ده و بوسی ستان
کاش دو صد جان بدی، وه که مرا جان یکی ست
من ز غم گلرخی ژاله فشانم چو اشک
ابر درین واقعه با من گریان یکی ست
طرف چمن می روی طعنه زنان سرو را
بیش خجالت مده، راه جوانان یکی ست
خسرو دلخسته را بنده صورت نگر
چونکه به معنی رسی، بنده و سلطان یکی ست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و جذابیت معشوق خود، که به شکل سرو خرامان و نرگس توصیف شده، اشاره میکند. او از عشق و دلباختگیاش به این معشوق سخن میگوید و ابراز میکند که حتی اگر صد جان داشته باشد، تنها یک جان و دل به وی تقدیم کرده است. شاعر همچنین از غم و اندوه خود به خاطر زیباییهای معشوق و احساساتش در برابر او سخن میگوید. در نهایت، او به همدلی و پیوند عمیق میان خود و معشوقش اشاره میکند و بر این نکته تأکید دارد که در درک معانی و حسها، هر دو یکسان و متحدند.
هوش مصنوعی: در باغ، جان من و سرو زیبا یکسان هستند، و نرگس خوشبو نیز دو تا، اما غنچههای خندان یکسان و یک شکلاند.
هوش مصنوعی: او با ناز و چشمغره به من گفت که جانم را بده و بوسهای بگیر. ای کاش میتوانستم صد جان داشته باشم، اما افسوس که تنها یک جان دارم.
هوش مصنوعی: من از غم آن گلرخ زیبا اشک میریزم، مانند اشکهای ابر که در این حال، کسی دیگر نیز با من در حال گریه است.
هوش مصنوعی: به باغ میروی و به درختان قد بلند طعنه میزنی، اما خودت را بیش از حد شرمنده نکن، زیرا مسیر جوانان یکی است.
هوش مصنوعی: خسرو دوستدار و دلشکسته را با چشم ظاهر ببین، چون وقتی به عمق معنا برسید، بنده و سلطان در واقع یکی هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آنکه دل من ببرد، از همه خوبان، یکیست
وآنکه مرا میکشد در غم خود، آن یکیست
نیست عدو را مجال، با مدد آن جمال
آیت دردش پرست، نسخهٔ درمان یکیست
عاشق و معشوق و عشق، عاقل و معقول و عقل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.