ای لبت شهر پر شکر کرده
لاله را داغ بر جگر کرده
خط سبزت به گرد چشمه نوش
سر از آب حیات بر کرده
لب لعلت ز بهر راحت روح
قند را با گلاب تر کرده
رفته از دیده در جگر تیرت
وز ره دل به جان گذر کرده
خم و پیچ خط تو خسرو را
داغ دیرینه تازه تر کرده
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
ای لبت شهر پر شکر کرده
لاله را داغ بر جگر کرده
خط سبزت به گرد چشمه نوش
سر از آب حیات بر کرده
لب لعلت ز بهر راحت روح
قند را با گلاب تر کرده
رفته از دیده در جگر تیرت
وز ره دل به جان گذر کرده
خم و پیچ خط تو خسرو را
داغ دیرینه تازه تر کرده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دیو ز افعالشان حذر کرده
آنچه او گفته زان بتر کرده
هر یک آرایشی دگر کرده
قصبی بر گل و شکر کرده
عاشقی ترک خواب و خور کرده
جای خود را ز گریه تر کرده
حیرت حسن دوست جانش را
از تن خویش بیخبر کرده
دایم اندر نماز و روزهٔ عشق
[...]
ای رخت شمع حسن برکرده
شب عشاق را سحر کرده
مه به زلف تو گم شده، خود را
می بجوید چراغ بر کرده
لب تو بر شکر نهاده خراج
[...]
غم بیشی ز دل به در کرده
به کمی سوی خود نظر کرده
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.