شمارهٔ ۱۶۳۲
ای آشنا، درین چه بی بن نظاره کن
تا اندرو نگون نفتادی کناره کن
تا کی به جهد چاره مال و درم کنی؟
گر ممکنت بود ز پی عمر چاره کن
تاج سر فلک چه نظاره کنی به فرق
چون خشت زیر سر نهد آنگه نظاره کن
بر لوح خاک احسن تقویم چون تویی
در خویشتن شمار سپهر و ستاره کن
بگذر ز دهر و عنصر و اجرام، چرخ را
پیش عروس همت خود پیشکاره کن
چون ز آفتاب و مه تو بهی، گر شوی چراغ
سیلی به نور گو، به زبان صد حراره کن
ور خار بهر مطبخ تجرید می کشی
طوبی و سدره بشکن و بر پشتواره کن
دل گوهری ست، گر به رگ راست بندیش
آن رشته را بتاب و درین سنگ پاره کن
خسرو، به سیم معنی اگر در رسیده ای
آن سیم را به گوش دلت گوشواره کن
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...