ای سمن نامه وفا بستان
نسخه زان روی دلربا بستان
وی بنفشه ز رشک طره تو
کوژپشتی بر او عصا بستان
خاک او توتیا شد، ای نرگس
دیده بفروش و توتیا بستان
گر توانی بدو رسانیدن
یک سلام از من، ای صبا، بستان
پس بگو کز دو چشم فتنه پر است
بده انصاف ما و یا بستان
روی چون ماه را به چرخ نمای
هفت آیینه رو نما بستان
به غلامی بخر مرا از من
وز دو چشم خودش بها بستان
پس به چشم خیال خود بفروش
لیکن از چشم خود رضا بستان
دل ببردی و جان همی خواهی
گر بخواهی ستد، بیا بستان
زر چه جویی، ببین رخ زردم
وز غم خویش کیمیا بستان
نامه ما اگر نمی خوانی
قصه باری ز دست ما بستان
داد خسرو ز دست قصه هجر
از برای خدای را بستان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و دلربایی محبوب میپردازد و درخواستهایی از معشوقه دارد. شاعر از سمن (عطر گل)، بنفشه، و نرگس نام میبرد و به زیبایی و دلفریبی معشوق اشاره میکند. او از صبا (باد صبحگاهی) میخواهد که سلامی از او به محبوب برساند و در مورد حال خود، دلتنگی و احساساتش صحبت میکند. همچنین، شاعر درخواستی به صورت استعارهای برای خرید خود از محبوبش دارد و از او میخواهد که درک کند که او چه درد و غمی را از جدایی تحمل میکند. در نهایت، به سختیهای عشق و اهمیت یادآوری داستان عشق و جدایی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ای معشوق زیبا، نامهای از وفا به دست من بده و از آن چهره دلربا و جذاب خودت هم یک نشانی به من بده.
هوش مصنوعی: بنفشه به خاطر زیبایی و جذبه موهای تو، خمیده و کمرنگ شده است، پس بهتر است که با عصای خود به او کمک کنیم.
هوش مصنوعی: خاک او به داروی چشم تبدیل شده است، ای نرگس، چشمهایت را بخر و داروی چشم را بگیر.
هوش مصنوعی: اگر میتوانی، ای نسیم، یک سلام از من به او برسان.
هوش مصنوعی: پس بگو که از چشمان من نگاه فریبندهای به وجود آمده است، انصاف را به من بده یا این وضعیت را بپذیر.
هوش مصنوعی: چهرهای همچون ماه را به دورنمای هفت آینه نشان بده و از آن لذت ببر.
هوش مصنوعی: به من بگو که به عنوان غلام خودت مرا بخر و از چشمان خودت هم به من ارزش بده.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که با تخیل و تصور خود میتوانید چیزی را بفروشید یا نشان دهید، اما در عین حال نباید از حقیقت و واقعیت چشمپوشی کنید و فقط به تأیید و راضی بودن خود توجه کنید.
هوش مصنوعی: دل را از من ربودهای و اکنون جانم را هم میخواهی، اگر میخواهی آن را بگیر، بیا و بستان.
هوش مصنوعی: زر را به چه چیزی میجوید، وقتی که چهرهام زرد است و از غم خود میتوانم کیمیا بگیرم.
هوش مصنوعی: اگر نامه ما را نمیخوانی، حداقل داستانی از غم و اندوه ما را بگیر و به یاد داشته باش.
هوش مصنوعی: خسرو از شدت درد فراق و جدایی، درخواست کمک و یاری از خداوند را دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بود غاری در آن خرابستان
خوشتر از چاه یخ به تابستان
جام گیتی نما ز ما بستان
ساغر پر ز ما بیا بستان
دُردی درد دل دوا باشد
دردمندی خوشی دوا بستان
گر بلائی دهد خدا دریاب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.