عمر برفت و نرفت عشق ز سودای من
ترک جوانان نگفت این دل شیدای من
بسته به جانم کمر پیش بتان چون کنم
خاصیت این می دهد طالع جوزای من
تا به خرابات عشق دامنم آلوده گشت
بر سر بازار عشق پیش نشد پای من
پختن سودای وصل، جان و دلم را بسوخت
چون نگرم، خام بود، این همه سودای من
آینه گر روی تست، آه دل، ای آه دل
علت اگر عشق تست، وای من، ای وای من
تو به قتال منی، من به تماشای تو
بهتر از این خود نبود هیچ تمنای من
تا تو به چشم آمدی از پس این، هیچ گه
در رخ خوبان ندید چشم گهرزای من
بیش نیامد مرا شکل گلی پیش چشم
بیش خسی نگذرد بر لب دریای من
قصه باران اشک بیش نگویم، ازآنک
در خور گوش تو نیست لؤلؤی لالای من
بهر چه می داریم، بنده اگر کشتنی ست
رنجه کن آن تیغ را بهر تقاضای من
خسرو بیدل ز شوق بر در تو خاک شد
هیچ نگفتی «کجاست عاشق تنهای من؟»
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و درد عاطفی شاعر است. او از دست رفتن عمر و عدم جدایی عشق صحبت میکند و بیان میکند که حتی با گذشت زمان عشق در دلش باقی مانده است. شاعر نمیتواند ارتباطی با معشوق خود برقرار کند و از سوختن دلش به خاطر آرزوهای ناواقعی میگوید. او به زیبایی معشوق اشاره کرده و بر این نکته تأکید دارد که هیچ آرزویی بهتر از دیدن معشوق نیست. همچنین، او از احساسات و اشکهایی که در دل دارد صحبت کرده و از معشوق درخواست میکند که از او رنجش به دل نگیرد و معشوق را به جایگاه خود در دلش میکشد. در نهایت، شاعر به تنهایی و شوقی که نسبت به معشوق دارد اشاره میکند.
هوش مصنوعی: عمر من به سرعت گذشت و عشق از ذهن و قلبم کنار نرفت. هرگز به جوانان نخواهم گفت که دل عاشق و شیدای من چه حالتی دارد.
هوش مصنوعی: من در برابر زیباییهای معشوق خود تسلیم شدهام و حالتی از وابستگی و عشق در وجودم ایجاد شده است. این عشق به من نیرو و ویژگی خاصی میبخشد که مربوط به سرنوشت من است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که به عشق و زندگی پر از عشق پا گذاشتم، نتوانستم در میدان عشق به درستی عمل کنم و خود را به نمایش بگذارم.
هوش مصنوعی: عشق و آرزوی وصال محبوب، جان و دل مرا به آتش کشید. وقتی به این احساس نگاه میکنم، میبینم که در حقیقت خام و ناپخته بود، اما همین احساسات سرتاسر وجودم را پر کرده است.
هوش مصنوعی: اگر چهرهات در آینه به وضوح نمایان است، دل من از این دیدن میخورد و ناله میکند. اگر عشق تو دلیل این احساسات عمیق است، وای بر من و حال من.
هوش مصنوعی: تو در حال جنگ با من هستی، اما من فقط به تماشای تو مشغولم؛ بهتر از این چیزی برای من وجود ندارد که آرزو کنم.
هوش مصنوعی: زمانی که تو در زندگی من ظاهر شدی، دیگر هیچ زیبایی در چهرههای زیبا نتوانست تو را در نظر من محو کند.
هوش مصنوعی: دیگر از زیباییهای افراد تاثیری بر من نمیگذارد، چرا که انسانهای بیارزش در کنار من، همچون کاه در نزد دریای وجودم به حساب نمیآیند.
هوش مصنوعی: حالا دیگر بیشتر از این داستان باران اشک را روایت نمیکنم، چون این قصه برای تو قابل درک نیست و مثل گوهری ارزشمند در دل یک خواب خاموش است.
هوش مصنوعی: هر چه که ما داریم، اگر قرار است که مرا بکشند، پس آن تیغ را برای خواسته من آماده کن و زحمت بکش.
هوش مصنوعی: خسرو بیدل به خاطر عشقش به درگاه تو خاک و خاکستر شد، اما تو هیچ نگفتی: «عاشق تنهای من کجاست؟»
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آتش سودا گرفت در دل شیدای من
شعله گراینسان زند وای دل و وای من
ناله شبهای من سر به فلک می زند
تا به چه خواهد کشید ناله شبهای من
مایه سودای ماست زلف تو لیکن چه سود؟
[...]
شمع صفت دیدنیست عجز جنون زای من
سر به هوا میدود آبلهٔ پای من
بال فشان میروم لیک ندانم کجا
بر پر من بستهاند نامهٔ عنقای من
بسکه به رویم عرق آینهٔ شرم بست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.