گنجور

حاشیه‌گذاری‌های حافظ سعدی

حافظ سعدی


حافظ سعدی در ‫۶ روز قبل، شنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۰۷ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۴۵:

سلام

چرا نسکبان با فیلترشکن باز نمی شود؟

 

حافظ سعدی در ‫۱ سال قبل، دوشنبه ۷ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۳۹ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۳:

صحبت ما و تو شد موقوف تا روزی ...

دوچار

لغت‌نامه دهخدا
- دوچار گشتن؛ به یک ناگاه دوکس به یکدیگر رسیدن و در مخاصمه شدن . (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) :
هرکه با تو به جنگ گشت دوچار
با ظفر نزد او یکی است هرب .

فرخی .

 

حافظ سعدی در ‫۱ سال قبل، دوشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۳۶ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵:

یارب آسیبی مباد آن کرکس ...

لغت نامه دهخدا:

-کرکس فلک ; ستاره شعرا. (ناظم الاطباء). شعرا را گویند و آن ستاره ای است از ثوابت . (برهان ):
آمد همای رایت شاهنشهی پدید
وزکرکس فلک ز پر و بال درگذشت.

خاقانی .

-کرکس زرین ; خورشید. (منتهی الارب ):
چون که نور صبحدم سر برزند
کرکس زرین گردون پر زند.

مولوی .

 

حافظ سعدی در ‫۱ سال قبل، پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۱۲ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۵ - موعظه و نصیحت در اجتناب از زخارف دنیا:

آفرینش نثار فرق تو اند بر مچین خون خسان ز راه نثار

خون، جمع خوان است

خوان لغت‌نامه دهخدا

خوان . [ خ ِ / خ ُ ] (معرب ، اِ) معرب خوان فارسی . هرچه بر وی طعام خورند. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). ج ، اَخْوِنة، خون .

 

حافظ سعدی در ‫۱ سال قبل، شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۵۷ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۱:

شب ما روشن است امشب، بده ...

لغت نامه دهخدا:

پروانه: * مجازاً، بمعنی نور چراغ وشمع. (از بهار عجم ) (از غیاث اللغات ).*فرمان پادشاهان . حکم نامه . حکم:
شمعی است چهره تو که هر شب ز نور خویش
پروانه ضیا به مه آسمان دهد.

 

حافظ سعدی در ‫۱ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۵۳ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۴:

بیت 4 مصرع دوم 

معنی "کدیایت" =؟

همین کدیایت محل غمزهٔ محل جویش

 

sunny dark_mode