روز عید است به من ده می نابی چو گلاب
که ازان جام شود تازه ام این جان خراب
جان من از هوس آن، به لب آمد اکنون
به لب آرم قدح و جان نهم اندر شکراب
روزه داری که گشادی ز لبش نکهت مشک
این زمان در دهنش نیست مگر بوی شراب
آنکه خیزان و فتان بود به مسجد زین پیش
هست در میکده خیزان و فتان مست و خراب
دف که او گرد نمی گشت به دور مجلس
می رود دور کنان جانب مجلس بشتاب
می حلال است کنون خاصه که از دست حریف
در قدح می چکد آب نمک آلود کباب
ساقیا، نوش چنان کن که صدا باز دهد
بر سر شارع می گنبد سیمین حباب
هر که را بوی گل و می به دماغ است او را
آن دماغیست که دیگر نکند بوی گلاب
بنده خسرو به دعای تو که آن حبل متین
دست همت زد و پیچید طناب اطناب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره روز عید و شادی ناشی از آن است. شاعر از زیبایی و خوشبو بودن گل که تداعیکننده شادابی است، صحبت میکند و این شادابی را با نوشیدن شراب مقایسه میکند. او به حس شجاعت و آزادی اشاره میکند و میگوید که حتی کسانی که در مذهب و عبادت بودند، اکنون به میکده آمدهاند و در حال نوشیدن هستند. در کل، شعر در تقابل بین روزهداری و شادی ناشی از معصیت و مخالفات با آن را به تصویر میکشد و به لذتهای دنیوی و خوشیهای زندگی تأکید دارد. همچنین به دعا و الطاف الهی در زندگی اشاره شده است.
هوش مصنوعی: امروز روز عید است و به من می ناب و خالصی بده که مانند گل گلاب تازه است، زیرا این نوشیدنی میتواند جان خسته و خراب من را revitalizes کند.
هوش مصنوعی: جان من به خاطر آرزوی آن عشق به پایان رسیده است. حالا میخواهم جامی پر از می بگیرم و روح خود را در دنیای خوشی و شادابی غرق کنم.
هوش مصنوعی: داستان از کسی است که روزه دارد و بویی خوش از لب او به مشام میرسد. اما این عطر خوش بوی مشک نیست، بلکه در واقع بوی شراب است که به او رسیده. به نوعی نشان میدهد که حتی در شرایط خاص، مانند روزهداری، افراد ممکن است به چیزهایی فکر کنند یا به چیزهایی مبادرت ورزند که با وضعیت ظاهریشان تناقض دارد.
هوش مصنوعی: کسی که با ناز و زیبایی به مسجد میرود، حالا قبل از این در میکده به حالت مست و خراب بوده است.
هوش مصنوعی: در اینجا به تصویرسازی از یک دف (نوعی ساز) اشاره شده که به گرد نمیچرخد و این نشاندهنده حالتی از نداشتن شوق یا تنبلی است. بنابراین به او توصیه میشود که به سمت مجلس برود و با سرعت بیشتری حرکت کند تا به جمعیت بپیوندد. در واقع، تشویق میشود تا از دوری دست بردارد و به قلب جمع نزدیک شود.
هوش مصنوعی: الان نوشیدنی جایز است، خصوصاً که از دستِ رفیق در لیوان، آب نمک آلودِ کباب میچکد.
هوش مصنوعی: ای ساقی، شراب را طوری بریز که صدایش در خیابان گنبدی شکل طنین انداز شود و مانند حباب نقرهای به گوش برسد.
هوش مصنوعی: اگر کسی بوی گل و شراب را استشمام کند، دیگر بوی گلاب را نخواهد چشید و احساس نخواهد کرد.
هوش مصنوعی: من خدمتگزار تو هستم و دعا و نیکویی تو همچون ریسمان محکمی است که به آن چنگ زدهام و با کمک آن به موفقیت و پیشرفت رسیدهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روزه از خیمه ما دوش همی شد بشتاب
عید فرخنده فراز آمد با جام شراب
قوم را گفتم چونید شمایان به نبید
همه گفتند صوابست صوابست صواب
چه توان کرد اگر روزه زما روی بتافت
[...]
ای غریب آب غریبی ز تو بربود شباب
وز غم غربت از سرْت بپرّید غراب
گرد غربت نشود شسته ز دیدار غریب
گرچه هر روز سر و روی بشوید به گلاب
هر درختی که ز جایش به دگر جای برند
[...]
باغ معشوقه بد و عاشق او بوده سحاب
خفته معشوقه و عاشق شده مهجور و مصاب
عاشق از غربت باز آمده با چشم پرآب
دوستگان را با سرشک مژه برکرد از خواب
نبود صعبتر از هجر بتان هیچ عذاب
که شب و روز جدا دارد از من خور و خواب
اندرین گیتی کس یاد نکردی ز گنه
گر بدان گیتی چون هجر بدی هیچ عذاب
تا غم فرقت آن ماه بمن باز نخورد
[...]
روز برف است بیایید و بیارید شراب
تا بنوشیم به شکرانه ی این فتح الباب
میر مجلس بنشین گو و به ساقی فرمای
تا سبک رطل گران پیش من آرد به شتاب
در چنین روز و جوارِ درِ نوروزِ شریف
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.