گزیدهٔ غزل ۴۷۴
عاشق شدم و محرم اینکار ندارم
فریاد که غم دارم و غمخوار ندارم
آن عیش که یاری دهدم صبر ندیدم
وان بخت که پرسش کندم یار ندارم
بسیار شدم عاشق و دیوانه ازین پیش
آن صبر که هر بار بد این بار ندارم
یک سینه پر از قصهٔ هجر است ولیکن
از تنگدلی طاقت گفتار ندارم
چون راز برون نفتدم از پرده که هر چند
گویند مرا گر به نگهدار ندارم
جانا چودل خسته به سودای تو دارم
او داند و سودای تو من کار ندارم
خونریز شگرفست لبت سهل نگیرم
مهمان عزیز است غمت خوار ندارم
مرگم زتو دور افگند اندیشهام اینست
اندیشهٔ این جان گرفتار ندارم
خون شد دل خسرو ز نگهداشتن راز
چون هیچ کسی محرم اسرار ندارم
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برگ سبز » شمارهٔ ۱۷۳ » (دشتی) (۱۲:۲۰ - ۱۴:۰۶) نوازندگان: حبیبالله بدیعی (ویولن) خواننده آواز: ایرج سراینده شعر آواز: امیرخسرو دهلوی (غزل) مطلع شعر آواز: عاشق شدم و محرم این کار ندارم
🎜 معرفی آهنگهای دیگری که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
عبدالله قاسمی نوشته:
سلام
فکر کنم بیت پنجم به این صورت درست باشه:
چون راز برون نفتدم از پرده که هر چند
گویند مرا گریه نگه دار ندارم
👆⚐
عبدالله قاسمی نوشته:
ضمنا برخی از ابیات این غزل زیبا توسط استاد ایرج خواجه امیری در برنامه برگ سبز شماره ۱۷۳ در مایه دشتی خوانده شده
👆⚐
سینا نوشته:
در آلبوم ناز نگاه علیرضا افتخاری این شعر را استادانه خوانده است
👆⚐