گمراه شدم، ره سوی جانان ز که پرسم؟
وز هجر بمردم، خبر جان ز که پرسم؟
از سرزنش مرده دلان جان به لب آمد
داروی دل زار پریشان ز که پرسم؟
خواب اجلم در سر و من مست خیالت
تعبیر چنین خواب پریشان ز که پرسم؟
کشت آن لب سر سبز مرا، گو ز من او را
کای خضر، ره چشمه حیوان ز که پرسم؟
ای رایت حسن تو روان کشتن عشاق
در آدمیان فتوی قربان ز که پرسم؟
یک درد تو گردد دو، گرم زانکه نپرسی
این درد که را گویم و درمان ز که پرسم؟
برد از دل من نقش بتان سحر دو چشمت
سحری که تو از دل بروی آن ز که پرسم؟
خواهم که کشم پیش دو بادام تو خود را
سلطان دو به یک مرتبه، فرمان ز که پرسم؟
دادند نشان دل خسرو سوی چشمت
مست است چو آن نرگس فتان، ز که پرسم؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر احساس گمراهی و پریشانی عاطفی خود را بیان کرده و از بیکسی و درد هجرت به معشوقش سخن میگوید. او در جستجوی درمان دل زار خود است و از دیگران کمک میخواهد تا به او در فهم درد و اندوهش یاری رسانند. همچنین به خوابهای خیالی و تاثیر چهره معشوق بر دلش اشاره میکند. در نهایت، شاعر از قدرت و زیبایی معشوق میگوید و میخواهد از او بخواهد تا خود را در دل او جای دهد.
هوش مصنوعی: سردرگم شدم و نمیدانم از چه کسی دربارهی محبوبم سوال کنم. از درد جدایی مردهام، و نمیدانم دربارهی حال خودم از چه کسی بپرسم.
هوش مصنوعی: از اندوه و کنایههای کسانی که دلشان مرده شده، دیگر توانم را از دست دادهام و به شدت نیاز به درمانی برای دلم دارم؛ اما نمیدانم از چه کسی باید کمک بگیرم.
هوش مصنوعی: در فکرم خواب نگرانکنندهای است و من در خیال تو غرق شدهام، حالا باید از چه کسی بپرسم که این خواب نامتعارف به چه معناست؟
هوش مصنوعی: این بیت به احساس دلتنگی و اشتیاق اشاره دارد. گوینده از لبانی سبز و زیبا یاد میکند که او را به خاطر عشق و جذابیتش به یاد میآورد. او مانند فردی که به دنبال آب حیات میگردد، در جستجوی معشوق خود است و از کسی که ممکن است راهی به او نشان دهد، سوال میکند. این حس جستجو و دلتنگی، نمایانگر آرزوی بازگشت به آن لحظات شیرین و زیباست.
هوش مصنوعی: ای پرچم زیبایی تو، میکشی عاشقان را به سویی از دل و جان. حالا من باید از چه کسی بپرسم که برای قربانی شدن در عشق تو چه باید کرد؟
هوش مصنوعی: اگر یک درد را با کسی درمیان بگذارم، آن درد دو برابر میشود؛ چون تو نمیپرسی که این درد را به که بگویم و درمان را از کی بپرسم.
هوش مصنوعی: چشمان زیبای تو مثل جادو، تصویری را از دل من برداشتند. این سحر و جادو را چه کسی میتواند از دل من برگیرد، وقتی که تو خود از دل من رفتهای؟
هوش مصنوعی: میخواهم خودم را در مقابل دوتا بادام تو به سلطنت درآورم و نمیدانم از کدام یک باید سؤال کنم.
هوش مصنوعی: دل خسرو را به چشمان تو نشان دادند، چشمانی که مست و افسونگرند، مانند نرگس زیبا. حالا از کی بپرسم که عشق تو را چه کسی میداند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.