هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر با معشوق خود سخن میگوید و از او در مورد زیبایی و خصوصیاتش سوال میکند. او از طعم لبان معشوق و همچنین موهایش سوال میکند و پاسخهای دلنشینی میشنود. معشوق در پاسخ به سوال آخر شاعر درباره صحبت کردن، او را به سکوت دعوت میکند و در مورد خندهاش نیز اشاره میکند که نباید بخندد. این ابیات به زیبایی و رازآلودگی رابطه عاشقانه اشاره دارد.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر با معشوق خود سخن میگوید و از او در مورد زیبایی و خصوصیاتش سوال میکند. او از طعم لبان معشوق و همچنین موهایش سوال میکند و پاسخهای دلنشینی میشنود. معشوق در پاسخ به سوال آخر شاعر درباره صحبت کردن، او را به سکوت دعوت میکند و در مورد خندهاش نیز اشاره میکند که نباید بخندد. این ابیات به زیبایی و رازآلودگی رابطه عاشقانه اشاره دارد.
هوش مصنوعی: گفتم از لبانت چه میریزد، او پاسخ داد: قند. سپس پرسیدم از مویت چه میخیزد، گفت: کمند.
هوش مصنوعی: گفتم که چیزی بگو، ولی او سکوت کرد. بعد گفتم که بخند، اما او پاسخ داد که خندیدن لازم نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زلف تو کمندیست همه حلقه و بند
خالی نبود ز حلقه و بند کمند
آن چاه بر آن سیم زنخدانت که کند؟
ور خود کندی مرا بدو در که فکند
صد ره گفتم که با من از عهد مخند
تا من به تو باشم از جهانی خرسند
این پند ترا نیامد آن روز پسند
هین خیز و دهل در چو بنپذیری پند
یک قوم در اختیار خود بی خبراند
یک قوم در اختیار حق در خطراند
بگذشته ز راه هر دو قومی دگراند
کز خود نه بخویشتن همی درگذرند
بیهوده بر آزار من ، ای سرو بلند
تیغت شستی بخون و خوردی سوگند
گر من بهلاک خویش گشتم خرسند
باری تو ز خویشتن چنین بد مپسند
در بندم از آن دو زلف بند اندر بند
نالانم از آن عقیق قند اندر قند
ای وعدهٔ فردای تو پیچ اندر پیچ
آخر غم هجران تو چند اندر چند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.