تا خلوت دل خالی از اغیار نیابی
بام و در آن خانه پر از بار نیابی
آنجا که شد او یافته خود را نتوان یافت
غم نیست که سریابی و دستار نیابی
بیدار شود آنگه طلب آن روی که هرگز
در خواب چنین دولت بیدار نیابی
گر از تو به زخمی بخرد جان و سرآن تیغ
بستان که چنین نیز خریدار نیابی
چندانکه ز دل نگذری از هر چه مرادست
را گذری بر در دلدار نیابی
دعوی اناالحق سخن نیک بلند است
معنی چنین جز به سر دار نیابی
زنهار کمال از سر مستی مرو آنجا
ترسم که روی بی ادب و بار نیابی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا دل به غم عشق گرفتار نیابی
در خیل سگان در او بار نیابی
گر باز شکافی دل صد پاره ما را
صد داغ بلا یابی و آزار نیابی
گر همچو صبا عرصه آفاق بگردی
[...]
تا خلوتِ جان خالی از اغیار نیابی
بام و درِ این خانه پر از یار نیابی
آنجا که شد او یافته خود را نتوان یافت
غم نیست چو سر یابی و دستار نیابی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.