ای درد درون جان چه باشی
ای سوز درون نهان چه باشی
ای خون دل از زمین چه جویی
ای ناله بر آسمان چه باشی
ای اشک روان برون شو از چشم
در خانه مردمان چه باشی
ای بی تو تنم ننی ز جان دور
دور از من ناتوان چه باشی
ای ساکن کوی ماهرویان
در منزل نا امان چه باشی
ای آنکه ز پیش راندیم دی
امروز دگر بر آن چه باشی
ای شوخ کمال سوخت بیتو
زین سوخته بر کران چه باشی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای دل به نوای جان چه باشی
بیبرگ و نوا نوان چه باشی
تاری است روان گسسته دهجای
چندین به غم روان چه باشی
لوح ازل و ابد فرو خوان
[...]
آلوده هر گمان چه باشی
افتاده به هر زبان چه باشی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.