ای دل این بیچارگی و مستمندی تا به کی
چون نداری روی درمان دردمندی تا به کی
بر دل پرخون من بگریست امشب چشم جام
شمع مجلس را بگو کاین هرزهخندی تا به کی
از هواداران ما و تو چو مستغنی است یار
ای رقیب این چاپلوسی و لوندی تا به کی
پیش قد بارهای سرو سهی شرمی بدار
در چمن با پای چوبین سربلندی تا به کی
با تو خود را کرد مانندی گل از باد هوا
گفت در رویش صبا کاین خودپسندی تا به کی
غمزه جادویت از ما چند پوشاند نظر
عالمی کردی مسخر چشمبندی تا به کی
گوییام هردم که بیرون شو کمال از شهر ما
این سمرقندی گریههای خجندی تا به کی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.