بینم ابروی تو پیوسته مه نو گه گه
آن نبودست که گویند بقله الحرمه
دارم از مهر تو گه روشن و گه تیره دو چشم
تا سر زلف سیه داری و رخسار چو مه
چون روی تشنه دلا جانب سیمین ذقنان
پای بیرون منه از ره که بیفتی در چه
باش تا نغمه نی گوش کنیم ای صوفی
چند بانگ نو و فریاد تو الله الله
لاف زد گل بتن نازک تو زیر قبا
خواست عذر گنهش لاله و برداشت کله
ای خوش آن دم که ببوسیدن رخسار و لبت
شمع بنشانم و پیش تو نشیئم آنگه
گفته های تو که با آن زده سکه کمال
هفت هفت است ولی چون زر خاص ده ده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به شیوهای شاعرانه و احساسی، به توصیف زیبایی و جذابیت محبوب میپردازد. شاعر از ابروهای محبوب که مانند هلال ماه است صحبت میکند و به چشمهایش که از عشق روشن و تیره هستند، اشاره میکند. او احساس تشنگی و آرزوی نزدیک شدن به محبوب را بیان میکند و از زیباییهای ظاهری او میگوید. در ادامه، شاعر به لحظات شیرین و عاشقانهای اشاره دارد که میخواهد با بوسیدن محبوب و نشستن در کنار او بگذراند و سخنان او را بشنود. این متن ترکیبی است از عشق، زیبایی و لحظات دلپذیر عاشقانه.
هوش مصنوعی: ابروی تو را میبینم که همیشه همچون هلال ماه است و گاهی هم به گونهای نیست که دیگران میگویند که در اوج زیبایی است.
هوش مصنوعی: من به خاطر محبت تو، گاهی در حال شادابی و روشنایی هستم و گاهی در حالت غم و تیرگی. تو سر وزلف سیاه و چهرهای مانند ماه داری.
هوش مصنوعی: اگر دل تشنهای داری، به سمت زیباییهای زندگی برو و پاهایت را از راهی که میروی برندار، زیرا ممکن است به خطر بیفتی یا دچار مشکل شوی.
هوش مصنوعی: بیایید تا در آرامش نغمه نی را بشنویم ای صوفی، چند بار دعا و فریاد تو خدا خداست.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی و ظرافت گل اشاره میکند که در زیر لباس نازکی پنهان شده است. او به نوعی میخواهد بگوید که با وجود ظرافت و لطافت، این گل هم از عشق و شور زندگی خبر میدهد و باید از عذرخواهی برای ویژگیهایش دست بردارد، زیرا زیبایی او مانند لالهای است که سر بلند کرده و نشان از شادابی و شگفتی دارد.
هوش مصنوعی: ای کاش آن لحظه فرا رسد که بتوانم چهره و لبهای تو را ببوسم و شمعی برای تو روشن کنم و در حضور تو بنشینم.
هوش مصنوعی: گفتار تو مثل سکهای است که در اوج کمال است، اما ارزش آن به اندازهی طلا نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر که خواهنده دین باشد و جوینده راه
شغل از طاعت ایزد بود خدمت شاه
شاه محمود که شاهان زبر دست کنند
هر زمانی به پرستیدن او پشت دوتاه
در همه گیتی برسر ننهد هیچ شهی
[...]
رزبان را به دو ابروی برافتاد گره
گفت: لا حول و لا قوة الا بالله
ابن بلایه بچگان را ز چه کس آمده زه
همه آبستن گشتند به یک شب که و مه
زادک الله جمالا، تو گر آئی ای ماه
وقفه ای کن که جهان را بلغ السیل زباه
راز در دمدمه آمد، ز رخ راز بپاش
روز در عربده آمد ز شب زلف بکاه
باد را سایس زلف تو، درآورد به بند
[...]
هین چو خورشید و مهی از مه و خورشید تو به
میستان نور ز سبحان و بخلقان میده
گرچه زد صورت خوبان ره عقل تو کمال
نیک بود آن همه صورت چو به معنی پیوست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.