شمارهٔ ۹۰۸
گفتا کئی تو من بنده تو
بیجرم از چشم افکنده تو
گاهی ازین در گاهی از آن در
باری زهر در جوینده تو
در جست و جویت ز آنم که باشد
جوینده تو با بنده تو
گر پای امکان پیش است ما را
باشد درین ره پوینده تو
گوی آن دهانرا باشد که ما را
سازد به بوسی شرمنده تو
دل کز بر من گم شد تو داری
دانستم ای جان از خنده تو
گفتی کمالت بهر چه گویند
آن رو که باشم من بنده تو
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مستفعلن فع مستفعلن فع (متقارب مثمن اثلم) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...