ای کاش رفتمی چو صبا در حریم تو
تا زنده گشتمی نفسی از نسیم تو
از تو امید قطع کنم این روا بود
ما را امیدهاست به لطف عمیم تو
گر بگذری نو از سر عهد قدیم ما
ز ما نگذریم از سر عهد قدیم تو
ای آنکه منع می کنی از عاشقی مرا
فریاد از این طبیعت نا مستقیم تو
ما را به صحبت خود اگر راه نمی دهی
باری رقیب کیست که باشد ندیم تو
آیا چگونه بر کند در غم فراق
پرورده در وصال به ناز و نعیم تو
مغرور عشوه شده باز ای کمال
او از سلامت نر و طبع سلیم تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.