اگر دشنام می گونی مرا گو
که از جانت دعاگویم دعاگو
چو گونی ناسزای هر که خواهی
منت پرسم کرا گفتی تراگو
روم گفتی و دردی آورم باز
چو درد آوردی ای مونس دراگو
تو خوش می آی و می مینوش و میرو
کسی را خوش نمی آید میاگو
دمی آبی نخوردم بیتو هرگز
تو هم بی من چرا خوردی چراگو
برآمد گفتمش جانم ز غم گفت
چرا عاشق شدن جانت بر آگو
نخواهم بار شد گفتی به باران
چه بار ای شوخ به مهر آشناگو
اگر احسانی نباشد در نو باری
برین در چند باشد این ثناگو
کمال آن شوخ اگر ندهد ترا دست
جفاهای جهانرا مرحباگو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه میگوئی تو ای فاضل بیا گو
برو انسان کامل را دعاگو
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.