مه عیدت مبارک باد ای خورشید مهرویان
زلب حلوای عیدی ده نخستین با دعاگویان
خلایق را نظر بر ماه و ما را بر تو نظاره
بروبت عاشقانرا عید و مردم ماه نو جویان
مه عید و شب قدری که می گویند آن و این
دل ما بافت در ابروی و زلف عنبرین مویان
صباح عید اگر سوزید عطری مجلس ما را
شکر گیرید و عود از زلف و لبهای سمن بویان
رقیب ای کاش از ناگه چو ماه روزه میشد گم
که من بی رو ستائی عید می کردم بدلجویان
نماز عید خواهم کرد هین ساقی بیار آبی
برای آب دست من بر ابریق قدح شویان
کسان شاد از مه عبد و کمال از بار به منظر
همه مشتاق روی ماه و او مشتاق مهرویان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.