میزند بر آتش دل جوش می آب اینچنین
غم ز دلها میزداید باده ناب اینچنین
صید دلها می کند دلدار با نیر نگاه
دلبران را باشد آری رسم ارعاب اینچنین
رخ متاب از دوستداران ای نگار سنگدل
بین که از هجر رخت در گشته بی تاب اینچنین
هر شبی در خواب می بینم که سنگین دلتری
باشد آری عادت بخت گرانخواب اینچنین
تا که از من گشتی ای دلدار سیمین تن جدا
می چکد بر دامنم از دیده خوناب اینچنین
نیست ما را در قبال جور جز مهر و وفا
زانکه باشد اهل دل را رسم و آداب اینچنین
یاد رویت می کند چون ماه را بیند کمال
می برد لذت به شبها دل ز مهتاب اینچنین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.