ما را سر آنست که در پای تو افتیم
چون زلف تو بر خاک قدم های تو افتیم
بار تو بر آن خاک ره ای سایه گرانست
برخیز که تا ما همه بر جای تو افتیم
چون سایه که در پای صنوبر فتد از مهر
خواهیم که پیش قد و بالای تو افتیم
در آینه بنمای به ما روی دلارای
چون چشم تو تا مست تماشای تو افتیم
یارب چه خوش است آنکه به خون ریختن ما
فرمان دهی و ما به تقاضای تو افتیم
صد گونه چو گل روی دهد معنی نازک
ما را چو به فکر رخ زیبای تو افتیم
آزاد شود جان کمال از همه اندوه
آن لحظه که با شادی غمهای تو افتیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.