رخ بپوشید و جگر میسوزدم
آتش پنهان بتر میسوزدم
خانه گر از آب سازم چون حباب
آه دل دیوار و در میسوزدم
یاد آن لب، دل که خون آلود ازوست
چون نمک بر ریش تر میسوزدم
پای از سر میکنم پیشش چو شمع
گرچه از پا تا به سر میسوزدم
سوخت جانم ناز او بادش حلال
گر به یک ناز دگر میسوزدم
نامه شوقم کبوتر دید و گفت
چون برم چون بال و پر میسوزدم
گر ز چشم بد دلش ترسد کمال
من سپندم گو اگر میسوزدم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر شبی عشقت جگر میسوزدم
همچو شمعی تا سحر میسوزدم
بی پر و بال توام تا عشق تو
گاه بال و گاه پر میسوزدم
چون کنم در روی چون ماهت نظر
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.