دل مسکین که می بینی ازینسان بی زر و زورش
به کوی میکده کردند خوبان مفلس و عورش
شراب لعل می نوش من از جام زمرد گون
ا س ت که زاهد افعی وقت است و میسازم بدین کورش
به قصد جام ما در دست دارد سنگها بارب رسد
نماند محتسب وآنها بماند بر سر گورش
از حال رفتگان ما مگر با ما دگر ساقی
که سازد بادة تلخ تو آب دیده ده شورش
سلیمان کر که در جوف هوا تعهدش کشیدندی
کنون چون جو شد اندر خاک و هر سو می کشد مورش
جهان با جمله لذآتش به زنبور عسل ماند
که شیرینیش بسیار است و زان افزون شر و شورش
کمال از ضعف تن چون شمع دارد زرقشان چهره
میر کی شود وصل بتان با این زر و زورش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف حال دل مسکین و بیپناهی او میپردازد. او از زندگی در کوی میکده و نوشیدن شراب لعل سخن میگوید و به تضاد بین دنیا و زاهدی که با انگلها زندگی میکند اشاره دارد. شاعر به ناامیدی از حال گذشتگان و تلخی زندگی اشاره میکند و به این نکته میپردازد که دنیا با تمام لذتش، در باطن پر از درد و آشفتگی است. در نهایت، او به زرق و برق ظاهری دنیایی اشاره میکند که در واقع از ضعف و نقصان رنج میبرد و بر این نکته تأکید دارد که زیبایی در واقعیت، با قدرت و ثروت گره خورده است.
هوش مصنوعی: دل بیچارهای که میبینی، به خاطر نداشتن سرمایه و قدرت، در کوچه میکده مورد توجه خوبان قرار گرفته است، حتی اگر خود او توانایی نداشته باشد.
هوش مصنوعی: شراب قرمز رنگی بنوش که در جامی به رنگ زمرد است، زیرا زاهدان و راستگویان در زمان ما مانند مار، سمی و خطرناک شدهاند و من این نوشیدنی را برای تسکین خود میسازم.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالتی از شوق و اشتیاق برای عشق و نوشیدن میپردازد. شاعر با به تصویر کشیدن صحنهای از زندگی، به طور خاص به موانع و محدودیتهای اجتماعی اشاره میکند. گویا میگوید که در آرزوی نوشیدن و لذت بردن از زندگی، سنگ و سختیها را در دست دارد. در نهایت، او آرزو میکند که در آن لحظه، هیچ چیز مانع او نشود و سختگیران و قوانین سفت و سخت به فراموشی سپرده شوند و تنها یاد و خاطره را بر جای بگذارند.
هوش مصنوعی: آیا کسی دیگر غیر از تو میتواند برای ما دمی شادبی بیاورد؟ ای ساقی، که این نوشیدنی تلخ را به آبی تبدیل کنی که از چشممان میریزد و نشاندهندهی غم و اندوه ماست.
هوش مصنوعی: سلیمان، که در آسمان کسی به او توجه ویژه داشت، اکنون به زیر زمین رفته و در خاک مدفون شده است و این در حالی است که مورچهها در همه جا به دنبالش میگردند.
هوش مصنوعی: جهان مانند زنبور عسل است که با وجود شیرینی بسیارش، در آن شر و شور زیادی هم وجود دارد.
هوش مصنوعی: کمال و زیبایی از ضعفی که در جسم وجود دارد، مانند روشنی شمعی است. چهرهای که درخشش دارد، کی میتواند به محبوبان وصل شود با این میزان ثروت و قدرتش؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
درین همسایه شمعی هست و جمعی عاشق از دورش
که ما صد بار گم گشتیم همچون سایه در نورش
وجود بیدلان پست از سواد چین زلف او
روان عاشقان مست از فریب چشم مخمورش
به ایامی نمیشاید ز بامی روی او دیدن
[...]
شرابِ تلخ میخواهم که مردافکن بُوَد زورش
که تا یک دَم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
سِماطِ دَهرِ دونپرور ندارد شهدِ آسایش
مَذاقِ حرص و آز ای دل، بشو از تلخ و از شورَش
بیاور مِی که نَتْوان شد ز مکرِ آسمان ایمن
[...]
نگار من که باشد خانه از کوی وفا دورش
نبینم خانه ای در شهر دور از فتنه و شورش
جمالش باغ پر میوه ست غوری وش غرضناکان
خدایا در پناه خویش دار از غارت غورش
گدایی دلق خود داده به می نبود بجز شاهی
[...]
من و عشقی که دست چرخ را چنبرکند زورش
گذارد درفلاخن کوه قاف عقل راشورش
کمان نرم تیر سخت رادر چاشنی دارد
مشو زنهار ایمن از فریب چشم رنجورش
ز خال دلفریب یار مشکل جان توان بردن
[...]
خداوندا مرا برهان ز دنیا و شر و شورش
به فضل خود نجاتم ده ز کنج آن دل کورش
بده توفیق حکم و حکمت و اخلاص در طاعت
لقای صاحب الامر و تمتع بردن از نورش
امید وصل او دارد مرا در بند این نشأه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.