گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
کمال خجندی

چشم تو التفات به مردم نمی‌کند

بر خستگان غمزه ترحم نمی‌کند

زلفت کشید شانه و گفتا فرو نشین

بر آفتاب سایه تقدم نمی‌کند

اشکم ز عکس روی تو شب‌ها در تو بافت

بر ماهتابه قافله ره گم نمی‌کند

جان محب به خنده نمی‌آید از نشاط

تا زیر لب حبیب تبسم نمی‌کند

چندان که می‌توان سخن دل به ما بگو

عاشق به صوت و حرف تکلم نمی‌کند

صوفی به دور لعل لبت سنگسار باد

گر سر فدای خشت سر خُم نمی‌کند

بی‌عشق گل‌رخی نسراید غزل کمال

بلبل که مست نیست ترنم نمی‌کند

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
جمال‌الدین عبدالرزاق

چرخ ارچه ذره ز جفا کم نمی‌کند

از وی گله مکن که کراهم نمی‌کند

واعظ قزوینی

پیش تو شکوه عزم تظلم نمیکند

کز اضطراب راه سخن گم نمیکند

در روز وصل، ریختم از دیده هر نفس

خونی که هجر در دل مردم نمیکند!

رسم شکفتگی ز جهان برفتاده است

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه