ما درین دیر فتادیم هم از روز الست
رند و دیوانه و تلاش و خراباتی و مست
محنت ما همه دولت غم ما جمله نشاط
هستی ما همه نی نیستی ما همه هست
یک نفس در همه عالم ننشینیم در پای
تا نیاریم سر زلف دلارام به دست
آبرویی نشد از زهد ربانی ما را
ساقی عشق چو پیمانه ناموس شکست
نیست ما را سر طوبی و تمنای بهشت
شیوه مردم با اهل بود همت پست
زاهدان جای نشست ارچه به جنت دارند
عاشقان را نبود در دو جهان جای نشست
عشق را در حرم کعبه و بتخانه یکی است
رند میخانهنشین زاهد سجادهپرست
هرچه در چشم به جز صورت معشوق خطاست
هرچه در دست به جز دامن مقصود به دست
گرچه زد صورت خوبان ره عقل تو کمال
نیک بود آن همه صورت چو به معنی پیوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ حالتی از عشق و مستی است که شاعر به آن اشاره میکند. او از حالتی که در آن به سر میبرد، سخن میگوید؛ حالتی که در آن دیوانه و رند است و با وجود تمام مشکلات، به نوعی شادابی و دولت در غمها را تجربه میکند. شاعر به زهد و عبادتهای ظاهری زاهدان انتقاد میکند و عشق واقعی را بالاتر از هر چیز میداند. او بیان میکند که عشق در تمام مکانها (چه در حرم و چه در میخانه) یکی است و تنها آنچه که در نگاه واقعی وجود دارد، صورت معشوق است. در انتها، او به این نکته تأکید میکند که زیباییهای ظاهری بدون معنا ارزش کمتری دارند.
هوش مصنوعی: ما در این میخانه به دام افتادهایم و از زمان آغاز آفرینش، همچنان شوریده و دیوانه، در جستجوی طعمی از عشق و مستی هستیم.
هوش مصنوعی: شکایت و مشکلات ما خود نشانهای از خوشبختیاند، و غمهایمان نیز نشانهای از زندگی و شادی. وجود ما تماماً به مفهوم و تأثیر نداشتن وابسته است، و در واقع همه چیز ما نشانگر وجودی است که در پس نیافتن قرار دارد.
هوش مصنوعی: در این دنیا یک لحظه هم نمینشینیم و استراحت نمیکنیم تا اینکه بتوانیم سر زلف محبوب را به دست آوریم.
هوش مصنوعی: زهد و عبادت ما نتوانست آبرویمان را حفظ کند، زیرا وقتی عشق به میان آمد، مانند شکستن پیمانهای ناموس، آبرویمان ریخته شد.
هوش مصنوعی: ما نه از خوشیهای طوبی برخورداریم و نه آرزوی بهشت داریم؛ این روش مردم است که با افراد کمهمت و دستکمگیر، چنین روحیهای دارند.
هوش مصنوعی: زاهدان هرچند که در بهشت جای دارند، اما عاشقان در دو جهان هیچجا را برای نشستن ندارند.
هوش مصنوعی: عشق در هر مکانی، چه در کعبه که خانه خداست و چه در معبد بتها، یکسان و خالص است. فردی که در میخانه به سر میبرد و از خوشگذرانی لذت میبرد، در واقع میتواند به اندازه زاهدی که به عبادت مشغول است، به عشق و معنویت نزدیک باشد.
هوش مصنوعی: هر چیزی که در چشم ما جز چهره محبوب باشد، غلط است و هر چیزی که در دست ما باشد جز دامن هدف، بیمعناست.
هوش مصنوعی: اگرچه زیبایی ظاهری خوبان عقل و کمال را به چالش میکشد، اما همه آن زیباییها زمانی بررسی میشود که به معنا و مفهوم عمیقتر پیوند بخورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شور در شهر فکند آن بت زُنّارپرست
چون خرامان ز خرابات برون آمد مست
پردهٔ راز دریده، قدحِ می در کف
شربت کفر چشیده، عَلَم کفر به دست
شده بیرون ز در نیستی از هستی خویش
[...]
آنکه در صدر قضا تا به حکومت بنشست
چنگ بازی بمثل سینه کبکی بنخست
وانکه تا او در انصاف گشودست ز بیم
پشت ظالم بشکست و نفس فتنه ببست
دیده اکنون نتواند که کند هیچ زنا
[...]
چار چیز است خوش آمد دل خاقانی را
گر کریمی و معاشر مده این چار ز دست
مال پاشیدن و پوشیدن اسرار کسان
باده نوشیدن و بوسیدن معشوقهٔ مست
صنما بسته آنم که در این منزل تست
خبری یابم زان زلف شکسته به درست
درد و غمهای تو و عهد وفایت بر ماست
هم به جان تو که هوش و دل و جانم بر تست
دل من نیست شد و سوز تو از سینه نرفت
[...]
یار میخواره من دی قدحی باده به دست
با حریفان ز خرابات برون آمد مست
بر در صومعه بنشست و سلامی در داد
سرِ خُم را بگشاد و در غم را بربست
دل هر دیو دل از ما که بدید آن مه نو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.